مقالات
23 نوامبر 2020 2024-04-18 9:50مقالات
دستهها
لات و اسپرد در فارکس چیستند؟
مفهوم لات lot در فارکس چیست ؟ این سوالیست که ذهن بسیاری از افراد تازه کار را درگیر کرده و یکی از مهم ترین مواردی هست که یک معامله گر باید در معاملاتش لحاظ کند . شما اگر به طور کامل با معنا و مفهوم lot آشناییت نداشته باشید قطعا در قسمت مدیریت ریسک و سرمایه تان دچار مشکلاتی خواهید شد ، در این مقاله بصورت کامل در مورد این اصطلاح فارکسی صحبت خواهیم کرد خب دوستان بریم سراغ اصل مطلب ، لات lot به معنای واحد اندازه گیری حجم معاملات شما میباشد ، و همچنین یکی از معیار های مهم در مدیریت ریسک و سرمایه است چرا که یک معامله گر باید حتی در بهترین موقعیت هایی که شناسایی میکند مراقب حجم سرمایه ای که وارد یک معامله میکند باشد ، بنوعی ابزاری برای مدیریت ریسک و سرمایه بحساب می آید ، لذا پیشنهاد میشود حتما تا انتها این مقاله را با دقت مطالعه کنید . لات چیست هر لات بصورت استاندارد 100000 هزار دلار است که به همین علت در گذشته فقط افراد ثروتمند میتوانستند در اینگونه بازارهای مالی شرکت کنند ، ولی رفته رفته امکانی پیش آمد و نانو لات ، میکرو لات و مینی لات ایجاد شد تا معامله گران خرد هم بتوانند در بازار فعالیت داشتند باشند . در جدول زیر میتوانید اطلاعات لات های مختلف و میزان سود دهی هر پیپ را مشاهده کنید. مقدار هر پیپ به ازای هر لات چیست؟ برای مثال ما ۱ لات یورو/دلار آمریکا در ۱.۱۹۲۳ خریداری کرده و آن به سمت 1 پیپ حرکت میکند. چقدر پول بدست میآوریم؟ ساده است. ما مقدار یک پیپ را محاسبه میکنیم. 0.0001/1.1924=0.0000838 ضرب در 1 لات 0.000838*100000=8.38 یورو به ازای هر پیپ 8.38*1.1924=9.99$ در مورد دلار آمریکا/ین ژاپن، در سطح 110.45 قضیه چگونه است؟ 0.01/110.45 =0.00009 سپس، 0.0000905 * 100000 = 9.05 $ واضح است؟ برای اینکه آن بر پایه دلار آمریکا است و نیازی نیست که به دلار آمریکا تبدیل شود. این مقدار یک پیپ به ازای هر لات است. بنابراین، محاسبه پیپ 3 مرحله ساده دارد: 1. شناسایی مقدار پیپ 2. ضرب کردن در اندازه موقعیت 3. تبدیل آن به دلار لات های دیگر در بازار 1 لات طلا = 100 اونس طلا 1 لات نفت = 1،000 بشکه 1 لات داو جونز = 10 قرارداد داو جونز 1 لات نقره = 5،000 اونس نقره ساده است، این اصطلاحات پایه در مورد دانش اولیه است. با توجه به این درس، مقدار ۱ پیپ به ازای هر لات تقریبا برابر با ۱۰ دلار است. نیازی نیست که این ها را محاسبه کنیم، پلتفرم آن را محاسبه میکند، اما ما باید آنها را بدانیم. مثلا برای طلا، ما ابتدا مقدار پیپ را مشخص میکنیم: 0.1/1320=0.000075757 سپس مقدار هر اونس را محاسبه میکنیم. 0.00007575*100=0.007575 در مرحله آخر: 0.007575*1320=9.99 نسبت بدهی به دارایی خالص(leverage) چیست؟ شما احتمالا تعجب می کنید که یک سرمایه گذار کوچک مانند خودتان می تواند چنین مقدار زیادی پول را ترید کند. کارگزار خود را یک بانک در نظر بگیرید که پولی برابر 100000 دلار را برای خرید ارز در اختیار شما می گذارد. تنها چیزی که بانک از شما می خواهد این است که 1000 دلار سپرده به انها بدهید،که برای شما نگهداری می شود اما نه اینکه لزوما به شما برنگردد. میزان لورجی که شما استفاده خواهید کردبه کارگزار شما و میزانی که با ان راحت هستید ،بستگی دارد. به طور معمول، کارگزار یک سپرده تجاری،که به عنوان “حاشیه حساب” یا “حاشیه اولیه ” معرفی می شود،نیاز دارد. هنگامی که پول خود را به آنها سپردید، بعد از آن می توانید تجارت کنید. کارگزار همچنین مشخص خواهد کرد که چه مقدار از آنها در هر موقعیت (لات) مورد نیاز است. برای مثال، اگر لوریج مجاز 100:1 باشد (یا 1٪ از موقعیت مورد نیاز)، و شما می خواستید یک موقعیت را به ارزش 100،000 دلار بفروشید، اما در حساب خود فقط 5،000 دلار دارید. هیچ مشکلی وجود ندارد زیرا کارگزار شما 1000 دلار را به عنوان پیش پرداخت یا «حاشیه» کنار گذاشته و بقیه را به شما “قرض” می دهد. البته، هرگونه زیان یا سود، به حساب سپرده شما اضافه می شود یا از حساب شما کم می شود. حداقل امنیت (حاشیه) برای هر لات از کارگزاری به کارگزار دیگر متفاوت است. در مثال بالا، کارگزار یک حاشیه یک درصدی را نیاز دارد. این بدان معنی است که برای هر 100،000 دلار ترید شده، کارگزار 1000 دلار را به عنوان سپرده در موقعیت قرار می دهد. و اما بهترین لات سایز چقدره؟ پاسخ این سوال برای همه تریدرها یکسان نیست. معمولا همیشه توصیه میشود بروکری انتخاب بشه که میکرو لات هم ارائه بدهد. بروکرهایی هستند که حداقل واریز در اونها 10000$ هست و حداقل لات که ارائه میدهند هم مینی لات هست. خب دیگه امیدوارم خستتون نکرده باشم. در کل دانستن مفهوم لاتدر رعایت کردن قوانین مدیریت ریسک خیلی مهم هست. اسپرد چیست ؟ اسپرد تفاوت قیمت خرید و فروش هست که در حقیقت درآمد بروکر حساب میشود. بروکرها درآمدشون از اسپرد و کمسیون هست. به مثال زیر توجه کنین. مقدار اسپرد در تصویر بالا 1.4 پیپ هست. انواع اسپرد Spread اسپرد ثابت (fixed) اسپرد شناور (floating) خب ببینیم تفاوت این دو تا چیست. اسپرد ثابت یک مقدار از پیش تعیین شده توسط بروکر هست. در وبسایت بروکرها میتونید لیستی از اسپردهای ثابت که برای هر جفت ارز مشخص شده را ملاحظه کنید. همیشه جفت ارزهای اصلی کمترین اسپرد رو دارند. اسپرد شناور توسط بازار تعیین میشود. منظور چیه؟ یعنی بسته به نوسان و نقدینگی بازار اسپرد تغییر می کند.
دستور Pending Order چیست؟
سفارش و دستوری که بر اساس قیمت حال حاضر بازار تعیین نشود بلکه بر اساس تغییرات قیمت دستور ورود به بازار تنظیم گردد دستورات معلق نامیده می شود. به عنوان مثال اگر قیمت جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫۴۳۲۸ باشد، معامله گر می تواند یک دستور به کارگزار ارسال کند که اگر قیمت به ۱٫۴۴۲۱ رسید، خرید یا فروشی برای وی انجام دهد. دستورات معلق نسبت به دستورات بازاری دارای یک پارامتر اضافی یعنی زمان می باشد. در زیر دو نمونه از این دستورات بسته به جهت و قیمت توضیح داده می شود. ۱- (GTC (Good till cancelled دستوری که تا زمانی که معامله گر آن را باطل نکند در بازار آماده فعال شدن باقی می ماند. ۲- (GFD (Good for day دستوری که تا پایان همان روز کاری اعمال دستور آماده باقی می ماند و در صورت اتمام روز کاری دستور غیر فعال می شود. اتمام روز، ساعت توافقی کارگزار می باشد که از قبل به اطلاع سرمایه گذار رسیده است. اغلب کارگزاران ساعت ۲۴ گرینویچ را پایان روز کاری خود قرار می دهند و دستورات GFD در صورت فعال نشدن در این ساعت ابطال می شود. انواع Pending Order غیر از مبحث زمان فعال سازی به قیمت فعال سازی دستور نیز وابستگی دارند و از این لحاظ به چهار دسته تقسیم می شوند. Buy Stop Buy Stop یک دستور شرطی یا Pending Order به معنای «بخر به شرط» است. وقتی گزینه دستور شرطی را روی Buy Stop قرار میدهید، در واقع دارید سفارش خریدی بالاتر از قیمت جاری ثبت میکنید. به بیان دیگر، شما آغاز روند صعودی را بالاتر از قیمت فعلی بازار میبینید و صبر میکنید تا سطح مورد نظرتان شکسته شود و بعد وارد معاملهی خرید میشوید. Buy Stop یک دستور خرید بالقوه است که با افزایش قیمت و رسیدن به قیمت مورد نظر شما اجرا میشود. Buy Stop به کارگزار شما میگوید که شما قصد دارید یک جفت ارز را به قیمت مشخصی بخرید. Sell Stop شما توسط دستور شرطی Sell Stop نیز شرطی را برای فروش دارایی خود تعیین میکنید و سفارش فروش خود را پایینتر از قیمت جاری بازار قرار میدهید. چه موقع این کار را انجام میدهید؟ وقتی که تصور میکنید آغاز روند نزولی، پایینتر از قیمت فعلی بازار خواهد بود پس صبر میکنید تا سطح موردنظر شما به پایین بشکند و بعد وارد معاملهی فروش میشوید. در واقع، یک دستور فروش بالقوه تعیین میکنید که با کاهش قیمت و رسیدن آن به عدد مورد نظر شما، اجرا میشود. Buy Limit این دستور شرطی نیز مربوط به معاملات خرید شماست. شما با این دستور، یک سفارش خرید پایینتر از سطح قیمت جاری باز میکنید. وقتی تصمیم میگیرید با Buy Limit کار کنید که آغاز روند نزولی را پایینتر از قیمت فعلی بازار ببینید؛ یعنی معتقدید که بازار یک ریزش کوچک خواهد داشت و مجدداً بالا میرود. از همین رو، توسط Buy Limit برای کارگذار مشخص میکنید که معاملهی شما را با کاهش قیمت و رسیدن به قیمت مشخص شدهتان، انجام دهد. Sell Limit Sell Limit یک دستور شرطی یا Pending Order دیگر، به معنای «بفروش به شرط» است که یعنی گذاشتن سفارش فروش، بالاتر از قیمت فعلی بازار. وقتی یک معاملهگر آغاز روند نزولی را بالاتر از قیمت فعلی بازار میبیند و معتقد است که بازار بالا میرود و سپس ریزش میکند، این دستور فروش بالقوه را که با افزایش قیمت و رسیدن به قیمت مورد نظر اجرا میشود، به کارگزاری خود اعلام میکنید. اهمیت دستور شرطی یا Pending Order اهمیت دستور شرطی یا Pending Order در این است که خطر اسلیپج را از سر شما میگذراند. درست است که اسلیپج در اغلب مواقع موضوع نگرانی معاملهگران نیست، اما اتفاقی است که ممکن است بر اثر عدم شفافیت درخواست معاملاتی شما اتفاق بیفتد. و آنجایی اهمیت پیدا میکند که بعد از اسلیپ شدن، دیگر راه برگشتی وجود ندارد. وقتی اسلیپج برایتان رخ میدهد، نمیتوانید با کارگزار خود تماس بگیرید و از او توقع داشته باشید موضوع را برای شما جبران کند. اما اگر Pending Order یا دستورات شرطی را یاد و جدی بگیرید، بالأخره حرفی برای گفتن خواهید داشت و در غیر این صورت، عواقب معاملات شما پای خودتان خواهد بود. جمع بندی نهایی: دستورات لیمیتی یعنی Buy Limit و Sell Limit خرید و فروش های شرطی هستند که با فلسفه معامله بر اساس نقاط بازگشتی روی باندهای حمایتی و مقاومتی به منظور شکار موقعیت های برگشتی انجام می شوند و دستوری استاپی یعنی Sell Stop و Buy Stop خرید و فروش های شرطی هستند که با فلسفه معامله در جهت روند و شکست باندهای حمایتی و مقاومتی قیمت انجام می شوند. استفاده از این دستورات کاملا به نظر شخصی معامله گر و سیستم معاملاتی او بستکی دارد و هیچ کدام بر دیگری ارجحیتی ندارند.
آشنایی با انواع صورتهای مالی
صورتهای مالی اساسی شامل مواردی نظیر ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت گردش وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی میشوند. تجزیهوتحلیل این صورتها باعث میشود مدیران شركتها، صاحبان سرمایه، بستانكاران و سرمایهگذاران بتوانند از وضع مالی گذشته، حال و آینده شرکتهای سهامی مورد نظر خود آگاه شوند و درباره آن قضاوت كنند. برای مطالعه و بررسی صورتهای مالی شرکتها میتوان به سایت codal.ir مراجعه کرد. در ادامه به شرح مختصری از صورتهای مالی میپردازیم. انواع صورت های مالی حسابداری هر یک از انواع صورت های مالی با هدف خاصی ارائه میشوند. بر همین اساس انواع صورت های مالی حسابداری عبارتاند از: ترازنامه، صورت حساب سود و زیان، صورت سود و زیان جامع، صورت گردش جریان وجوه نقد. ترازنامه: گزارشی است که وضعیت داراییها، بدهیها و حقوق مالکان یک شرکت(حقوق صاحبان سهام) را در یک تاریخ معین نشان میدهد. ترازنامه بهگونهای است كه میزان داراییهای یک شركت همواره برابر با مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام آن است که به آن معادله اساسی حسابداری نیز میگویند. از ترازنامه بهعنوان صورت وضعیت مالی نیز نامبرده میشود. ترازنامه در اصل به شما میگوید که یک شرکت چقدر دارایی دارد و چقدر بدهکار است. تفاوت بین داراییها و بدهیها، حقوق صاحبان سهام را مشخص میکند. ترازنامه تصویری از وضعیت شرکت در زمان تهیه صورتهای مالی به سرمایهگذاران ارائه میدهد. عناصر اصلی و سهگانه ترازنامه ۱- داراییها(سمت راست ترازنامه)، ۲- بدهیها، ۳- حقوق صاحبان سهام(سمت چپ ترازنامه) صورت سود و زیان صورت سود و زیان ارائه دهنده تمام درآمدها و هزینههای شرکت در طی یک دوره مالی است. صورت سود و زیان شرکت بیانگر عملکرد یک شرکت و در نتیجه تصمیمات مالی مدیران و سهامداران میباشد. با تهیه صورت سود و زیان میتوان تصمیمات مالی قویتری در برنامههای آتی یک شرکت اتخاذ کرد. درآمدها و هزینهها تنها در مواردی در صورت سود و زیان منعکس نمیشود که به طور مشخص به موجب استانداردهای حسابداری مستقیماً به حسابحقوق صاحبان سرمایه منتقل شود. اجزای صورت سود و زیان صورت سود و زیان با انعکاس ابعاد درآمدها و هزینههای شناسایی شده مانند درآمد عملیاتی و غیر عملیاتی محل مناسبی برای ارائه دقیق سود یا زیان خالص در طی دوره مالی است. از جمله هزینههای مندرج در صورت سود و زیان نیز میتوان به بهای تمام شده کالا، هزینههای عملیاتی، هزینههای غیر عملیاتی و هزینههای مالی اشاره کرد. در تصویر زیر می توانید یک نمونه صورت سود و زیان را مشاهده کنید. صورت سود و زیان جامع برای اطلاع از تمامی ابعاد عملکرد مالی در طی یک دوره، باید کلیه درآمدها و هزینههای شناسایی شده طی آن دوره را بررسی کرد، بنابراین نیاز به تهیه یک صورت سود و زیان جامع در این مرحله بیش از پیش احساس میشود. صورت سود یا زیان جامع، یکی از صورت های مالی اساسی است که باید کل درآمدها و هزینههای شناسایی شده در یک دوره مالی که قابل ارائه به صاحبان سرمایه است به تفکیک عناصر تشکیل دهنده آنها نشان دهد. در این گزارش تمام اقلامی که برای حقوق صاحبان سرمایه در نظر گرفته میشود به غیر از آورده و ستانده صاحبان سرمایه نمایش داده میشود. صورت سود یا زیان جامع شامل سود یا زیان خالص دوره طبق صورت سود یا زیان و سایر درآمدها و هزینههای شناسایی شده به تفکیک است. به عنوان نمونه مواردی مانند بررسی مجدد داراییهای ثابت مشهود، منبع تجدید ارزیابی سرمایهگذاریها که تحت عنوان دارایی غیر جاری دسته بندی میشوند، تفاوتهای درآمدها و هزینههایی که بر اساس استانداردهای حسابداری در حقوق صاحبان سهام منظور میگردد، در این گزارش مالی تاثیر میگذارند. سود و زیان جامع یک موسسه پس از اصلاح حسابها نشان داده میشود که نحوهی محاسبهی موسسات در فعالیتهای مختلف همچون بازرگانی و یا خدماتی در این صورت مالی با هم تفاوت دارد. در ادامه می توانید نمونه صورت سود و زیان جامع را مشاهده کنید. صورت جریان وجوه نقد برای تمامی شرکتها، گزارشات حاوی جریان نقدینگی در طول زمان موضوعی مهم است که نشاندهنده تمامی فعالیتها، سرمایهگذاریها و عملکردی است که هرکدام در جذب و یا خروج نقدینگی نقش داشتهاند. شرکتها با دریافت این صورت جریان وجوه نقد میتوانند فعالیتهای شرکت را ارزیابی کنند و اطلاعات مفید و قابل اطمینانی را درباره وضعیت مالی شرکت، نقدینگی و پرداخت بدهیها به سایر ذینفعان ارائه دهند. در ادامه می توانید نمونه ای از صورت جریان وجود نقد را ببینید. با استفاده از صورت جریان وجوه نقد، میتوان توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای شرکت، پرداخت سود به صاحبان سهام و اطمینان از تامین مالی شرکت در برنامههای آتی را ارزیابی کرد. انواع دارایی: داراییهای جاری؛ آن دسته از داراییها هستند که قابلیت نقدشوندگی بالایی دارند، مانند موجودی نقد، سپرده بانکی، سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، حسابها و اسناد دریافتنی، موجودی کالا، مواد و… داراییهای ثابت؛ برخلاف داراییهای جاری فاقد نقدشوندگی بالا بوده و شرکت نیز تصمیمی بر نقد کردن آنها در کوتاهمدت ندارد؛ مانند ماشینآلات تولیدی، زمین، ساختمانها، اموال، وسایط نقلیه، سرمایهگذاریهای بلندمدت و… مشخصه اصلی داراییهای ثابت بهاستثنای زمین، استهلاک آنهاست و همهساله بخشی از ارزش آنها به هزینه استهلاک انتقال مییابد. در اثر استهلاک، ارزش دفتری این اقلام همهساله کاهش مییابد…. انواع بدهی: بدهیها نیز همانند داراییها به دو دسته بدهی جاری و بدهی غیر جاری (بلندمدت) تقسیم میشوند. در گروه بدهی جاری آن دسته از اقلامی که دارای سررسید کمتر از یک دوره مالی هستند قرار میگیرند؛ مانند حسابها و اسناد پرداختنی، پیش دریافتها، ذخیره مالیات و… نکاتی مهم در مورد صورت های مالی اطلاعات مندرج در صورتهای مالی باید تا حد امکان ساده و مختصر ارائه شود. اطلاعات مذکور آنگاه با اهمیت تلقی میشوند که ارائه یا عدم ارائه آنها در صورت های مالی موجب تغییر در تصمیمات استفاده کنندگان صورت های مالی شود. فاکتور مهم در شناسایی اهمیت در صورتهای مالی، تأثیر آن بر اخذ یا عدم اخذ تصمیم گیری استفاده کنندگان است. بر اساس اصل محافظه کاری، صورت های مالی باید به گونهای تهیه شوند که فاقد هر گونه خوش بینی یا زیاده بینی در گزارش واقعیتهای مرتبط با شرکت باشند. بر همین اساس همواره در بخش درج داراییها به میزان حداقل ارزش آنها و گزارش مبالغ کمتر داراییها اقدام میشود و برعکس در خصوص هزینهها همواره مبالغ بیشتر و حداکثری هزینه درج میشود تا در دستیابی به سود حاصل از عملیات مانع از ایجاد سود
شرکت سهامی
قانونگذار در قانون تجارت، شرکتها را به نه قسم تقسیم کرده است ازجمله شرکت تضامنی، شرکت با مسئولیت محدود شرکت مختلط سهامی وغیر سهامی شرکت سهامی اعم از عام و خاص، شرکت تعاونی و شرکت نسبی . آنچه که در اینجا بایستی مود امعان نظر قرار گیرد شرکت سهامی است. ماده ۱ لایحه اصلاحی قانون تجارت شرکت سهامی را بدین شکل تعرف کرده است: شرکت سهامی، شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنهاست . سرمایه هر شرکت سهامی به مساوی تقسیم می شود که هر قسمت آن را سهم می نامند و مسئولیت هر صاحب سهم در مقابل بدهی های شرکت محدود به همان مبلغ سرمایه اوست . حال اگر شرکت بنابر، این شرایط و اوضاع و احوال منحل شود دارایی آن برای پرداخت بدهی ها برابر نباشد طلبکار از این حق بهرمند نیست که برای باقی مانده طلب خود به صاحبان سهام مراجعه و آن را مطالبه کند. البته نکته ای که بایستی مورد توجه قرارگیرد این است که کلیه سهامداران در حین تاسیس شرکت قسمتی از سرمایه شرکت را نقداٌ پرداخت می کنند و قسمتی در تعهدشان باقی می ماند لذا طلبکاران می توانند جهت مطالبه طلب خود در صورت عدم پرداخت به همان میزان از سهامدارن مطالبه کنند به موجب ماده ۲ لایحه اصلاح قانون تجارت شرکت سهامی، یک شرکت بازرگانی، اعمال تجارتی ذاتی است که در مواد ۲ و۴ قانون تجارت بدان اشاره شده است. به موجب مواد ۴و۵ لایحه اصلاح قانون تجارت شرکت سهامی به دو نوع تقسیم می شود از جمله سهامی عام که قسمتی از سرمایه به وسیله موسسین و قسمتی به وسیله مردم تامین می شود حال اینکه در شرکت سهامی خاص سرمایه به وسیله موسسین تامین می شود . شرکت سهامی نمونه بارزی از شرکت سرمایه است به دلیل اینکه سهام شرکاء بدون انجام تشریفات قابلیت نقل و انتقال را دارد و دارنده سهم در مقابل طلبکاران مسئولیت محدود را دارد. انواع شرکت های سهامی در قانون تجارت ، شرکت سهامی به دو نوع تقسیم شده است : 1- شرکت سهامی عام شرکتی است که موسسین آن قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تامین می کنند . برای تشکیل شرکت سهامی عام ، وجود افرادی که اصطلاحاَ هیات موسس یا موسسین نامیده می شوند ، الزامی است . بر اساس قانون تجارت ، هیات موسس باید قبلاَ 20 درصد سرمایه را خودشان تعهد کرده و از این مبلغ 35 درصد را نقداَ در حسابی نزد بانک برای شرکت در شرف تاسیس سپرده ، سپس اظهارنامه ای به ضمیمه طرح اساسنامه شرکت و طرح اعلامیه پذیره نویسی سهام ، به مراجع ثبت شرکت ها تسلیم نمایند. موارد اساسی و مهم در شرکت های سهامی عام از این قرار است : پذیره نویسی پذیره نویسی همان تعهد پرداخت سهام از طرف اشخاص است. اشخاصی که مایل اند در شرکت های سهامی عام سرمایه گذاری کنند ، می توانند با توجه به نوع فعالیت شرکت و شناخت سوابق و شخصیت هیات موسس در خرید سهام مشارکت نمایند. اعلامیه پذیره نویسی با رعایت قانون تجارت و درج موارد و مشخصاتی که در قانون مذکور لازم الرعایه تلقی گردیده ، بعد از تصویب مرجع ثبت شرکت ها در روزنامه آگهی می شود و همچنین در بانک هایی که تعهد سهام نزد آن ها صورت می گیرد در معرض دید علاقه مندان قرار خواهد گرفت. امضای ورقه تعهد سهام و پرداخت 35 درصد از این تعهد ، خود به خود مستلزم قبول اساسنامه شرکت و تصمیمات مجمع عمومی صاحبان سهام است. چنین اشخاصی بدون تصویب مجمع عمومی نمی توانند از شرکت خارج شوند و یا شرطی به خلاف آنچه در اساسنامه آمده بنماید. مجمع عمومی موسس مجمع عمومی موسس عبارت است از اجتماع موسسین شرکت که در شرکت های سهامی عام الزامی است. در حالی که در شرکت های سهامی خاص الزامی نمی باشد. وظایف مجمع عمومی موسس : _ رسیدگی به گزارش موسسین و تصویب آن و احراز پذیره نویسی کلیه سهام شرکت و تادیه مبالغ لازم _ انتخاب اولین مدیران و بازرسان شرکت _ تعیین روزنامه کثیرالانتشار جهت درج آگهی های شرکت _ تقویم و ارزیابی و تحویل آورده های غیر نقدی 1.3سرمایه شرکت سهامی عام حداقل پنج میلیون ریال است. 1.4 تعداد سهامداران شرکت سهامی عام حداقل پنج نفر می باشد. 1.5 تعداد مدیران ( هیات مدیره ) شرکت سهامی عام حداقل پنج نفر است. 1.6 سهام شرکت سهامی عام قابل عرضه در بورس است. 1.7 شرکت سهامی عام می تواند اوراق قرضه منتشر نماید. 1.8 انتقال سهام در شرکت سهامی عام مشروط به موافقت سایر سهامداران نیست. 1.9 موسسین شرکت سهامی عام برای تاسیس شرکت باید حداقل 20 درصد سرمایه شرکت را خود تعهد کرده و لااقل 35 درصد مبلغ تعهد شده را در حسابی به نام شرکت در شرف تاسیس نزد یکی از بانک ها واریز و به همراه اظهارنامه و طرح اولیه اساسنامه و طرح اعلامیه پذیره نویسی سهام که به امضای کلیه موسسین رسیده باشد به اداره ثبت شرکت ها رائه کنند. 2- شرکت سهامی خاص شرکتی است که تمام سرمایه آن توسط موسسین تامین می گردد. در شرکت سهامی خاص مجمع عمومی موسس وجود ندارد و تعداد شرکای آن کم تر از شرکت سهامی عام است. در این گونه شرکت ها صدور اعلامیه پذیره نویسی وجود ندارد و در بدو امر 35 درصد از سرمایه باید در حساب مخصوصی سپرده شود. سایر مشخصات شرکت های سهامی خاص عبارت است از : 1. حداقل سرمایه شرکت های سهامی خاص یک میلیون ریال است. 2. تعداد مدیران حداقل سه نفر است . 3. تعداد سهامداران نباید از سه نفر کمتر باشد. 4. در شرکت سهامی خاص مبلغ اسمی سهام محدود نیست. 5. سهام شرکت سهامی خاص قابل عرضه در بورس نیست. 6. در شرکت سهامی خاص اوراق قرضه قابل انتشار نیست. 7. انتقال سهام در شرکت سهامی خاص موکول به موافقت سایر شرکاست. 3- انحلال شرکت های سهامی شرکت سهامی ( اعم از عام یا خاص ) در موارد ذیل منحل می شود : 3.1 وقتی که موضوع شرکت انجام یافته یا انجام آن غیر ممکن باشد. 3.2 در صورتی که مدت تعیین شده
اوراق مشارکت چیست و چگونه اوراق مشارکت بخریم؟
پیش از آنکه بخواهیم در مورد اوراق مشارکت و نحوه خرید آن اوراق با جزییات توضیح دهیم، لازم است تا در رابطه با اوراق بدهی (اوراق قرضه) یا همان Bonds که در دنیا رایج است مطالبی را ارائه کنیم. اوراق قرضه یا باند چیست؟ اوراق قرضه به اوراقی گفته میشود که صادرکننده تعهد میکند در طی یک بازه معین تعریفشده (عموماً یکساله) سودی معادل قیمت اسمی ضربدر نرخ سود به دارنده آن بپردازد و در پایان دوره اوراق، مبلغ اسمی را به دارنده ورقه پرداخت نماید. درواقع ناشر اوراق با انتشار اوراق قرضه برای خود بدهی ایجاد میکند. لازم به ذکر است که این اوراق در سه نوع کوپن دار، اوراق قرضه با نرخ بهره صفر (بدون بهره) و اوراق قرضه بدون سررسید تقسیمبندی میشود. در دنیا شرکتها را بر اساس وضعیت مالی آنها از A تا D تقسیمبندی میکنند و هر شرکت با توجه به رتبهای که دارد موظف به پرداخت مبلغ مشخصی از نرخ سود میباشد. مثلاً فرض کنید چنانچه نرخ بهره آمریکا ۲٫۵ درصد باشد و درنتیجه بانکها به سپردههای خود ۲٫۵ درصد سود سالیانه بدهند شرکتی که دارای گرید A میباشد بر اساس بررسیهای بهعملآمده موظف به پرداخت سود ۳ درصدی به دارندگان اوراق قرضه هست درحالیکه شرکتی که رتبه C را دارد موظف به پرداخت سود ۶ درصدی میباشد و حتی اوراق بنجل (کم اعتبار و پرریسک) نیز در اقتصاد آمریکا منتشر میشود و دارای بیشترین بازدهی هست ولی این اوراق عموماً توسط شرکتهای با وضعیت مالی ناگوار منتشر میگردد. همچنین لازم به ذکر است که جز برخی اوراق بدهی مانند اسناد خزانه دولتی یا شهرداریها تمامی این اوراق ضامن بازپرداخت اصلوفرع سود را نداشته و سرمایهگذاران با آگاهی کامل نسبت به وضعیت مالی و عملکرد شرکت اقدام به سرمایهگذاری در اوراق قرضه مینمایند. اوراق مشارکت چیست؟ طبق ماده ۲ قانون انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۳۷۶/۰۶/۳۰ مجلس شورای اسلامی و ماده ۱ آییننامه اجرایی اجرایی قانون نحوۀ انتشار اوراق مشارکت مصوب ۱۳۷۷/۵/۱۸ هیئت وزیران، اوراق مشارکت چنین معرفی شده است: اوراق بهادار با نام یا بینامی است که به موجب قانون یا مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین و برای تأمین بخشی از منابع مالی موردنیاز طرحهای عمرانی- انتفاعی دولت مندرج در قوانین بودجه سالانه کشور یا برای تأمین منابع مالی لازم برای تهیۀ مواد اولیه موردنیاز واحدهای تولیدی توسط دولت، شرکتهای دولتی، شهرداریها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و مؤسسات عام المنفعه و شرکتهای وابسته به دستگاههای مذکور، شرکتهای سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولید منتشر میشود و به سرمایهگذارانی که قصد مشارکت در اجرای طرحهای یاد شده را دارند از طریق عرضه عمومی واگذار میگردد. از تعریف فوق چند نکته موردتوجه است: اوراق مشارکت از جمله اوراق بهادار محسوب میشود و تابع قوانین این اوراق است. بنابراین سرمایهگذاران برای خرید آن نیازمند داشتن کد سهامداری (کد معاملاتی بورس) هستند. این اوراق ممکن است بی نام یا با نام باشد. اوراق مشارکت بورسی جزو اوراق با نام و اوراق غیر بورسی از جمله اوراق بینام محسوب میشوند. (در ادامه انواع این اوراق شرح داده خواهد شد.) قیمت این اوراق مشخص و مدت سرمایه گذاری در این اوراق معین است. در زمان انتشار میبایست مورد مصرف این اوراق مشخص باشد. (طرح های عمرانی- انتفاعی یا تهیۀ مواد اولیه مورد نیاز واحدهای تولیدی توسط دولت، شرکت های دولتی، شهرداریها و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی و مؤسسات عام المنفعه و شرکتهای وابسته به دستگاههای مذکور، شرکت های سهامی عام و خاص و شرکتهای تعاونی تولید). خریداران در زمان عرضه عمومی این اوراق میتوانند اقدام به سرمایه گذاری نمایند. انواع اوراق مشارکت در حالت کلی سه نوع اوراق مشارکت در ایران منتشر میشود که شامل موارد زیر است: الف – اوراق مشارکت بانک مرکزی ب – اوراق مشارکت وزارتخانهها و شرکتهای دولتی ج – اوراق مشارکت شرکتهای پذیرفته شده در بورس. اوراق مشارکت بانک مرکزی چیست ؟ اوراق مشارکتی است که به منظور اجرای سیاستهای اقتصادی دولت توسط بانک مرکزی منتشر میشود و قابلیت بازخرید توسط بانک عامل را دارد. این دسته از اوراق در بورس اوراق بهادار قابل معامله نیست. اوراق مشارکت وزارتخانهها و شرکتهای دولتی چیست ؟ اوراق مشارکتی است که توسط وزارتخانهها و شرکتهای دولتی جهت تأمین مالی پروژههای عمرانی منتشر میشود و قابلیت بازخرید توسط بانک عامل را دارد. این نوع اوراق نیز در بورس معامله نمیشود. اوراق مشارکت شرکتهای پذیرفته شده در بورس چیست ؟ اوراق مشارکتی است که به منظور تأمین مالی توسط شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار منتشر میشود. این گونه اوراق در بورس اوراق بهادار قابل معامله است. قیمت خرید و فروش اوراق مشارکت پذیرفته شده در بورس چگونه تعیین میشود ؟ قیمت خرید و فروش اوراق مشارکت پذیرفته شده در بورس همانند سهام براساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. ویژگی های اوراق مشارکت چیست؟ ۱) بانام یا بی نام: بنا به شرایط تعریفشده از سوی ناشر، اوراق مشارکت بانام یا بی نام میباشد که در تبلیغات رسانهای این مورد را اعلام میکنند. توجه فرمایید که اوراق بانام تنها به نام دارنده آن است و حتی در صورت سرقت یا مفقودی ورقه امکان فروش و بهرهمندی از مزایا وجود ندارد؛ اما اگر اوراق بی نام باشد در حقیقت در وجه حامل بوده و میبایست نسبت به مراقبت از اوراق توجه ویژهای مبذول دارید و بعضاً افرادی که سرمایه سنگینی را در این سرمایهگذاری وارد میکنند اوراق مالکیت را در صندوق امانات بانکی نگه میدارند. ۲) اوراق مشارکت قابلتبدیل به سهام: اوراقی است که توسط ناشر بورسی منتشر میشود و در زمان سررسید اوراق مشارکت و یا در زمان تحقق افزایش سرمایه به سهام تبدیل میگردد که البته در این رابطه در مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام تصمیمگیری میشود. ۳) اوراق مشارکت قابل تعویض با سهام: این اوراق توسط شرکتهای سهامی عام منتشرشده و در تاریخ سررسید بهجای پرداخت اصل مبلغ، با سایر سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تعویض میگردد. لازم به ذکر است که روشهای دوم و سوم انتشار اوراق در تاریخ تهیه این مقاله مرسوم نیست. نحوه خرید اوراق مشارکت بر اساس قانون، ناشر اعم از بورسی و غیر بورسی موظف است یک بانک را بهعنوان بانک عامل معرفی نماید تا سرمایهگذاران از طریق آن بانک اقدام به خرید اوراق نموده و سودهای دورهای و اصل
اوراق بهادار چیست و چه انواعی دارد؟
اوراق بهادار (Securities) هر نوع ورقه یا مستندی است که متضمن حقوق مالی قابل نقلوانتقال برای مالک آن باشد. بهبیاندیگر اوراق بهادار نوعی ابزار مالی با قابلیت نقلوانتقال است. این اوراق از هر نوع آن شامل سهام عادی، سهام ممتاز، حق تقدم، سهام جایزه، اوراق مشارکت، مشتقات، اختیار معامله، قرارداد آتی و صکوک که باشد، نوعی ارزش مالی را برای مالک آن بههمراه دارد. همچنین شرکت یا نهادی که اوراق بهادار صادر میکند، بهعنوان صادرکننده(توزیعکننده) شناخته میشود. انواع اوراق بهادار اوراق بهادار را میتوان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد: اوراق سهام (Equity Securities)، اوراق بدهی (Debt Securities) و اوراق مشتقه (Derivative Securities). با این حال، اوراق بهادار ترکیبی (Hybrid Securities) نیز وجود دارند که ترکیبی از سهام و اوراق بدهی با یکدیگر هستند. اوراق بهادار سهام اوراق سهام، نشان دهنده منافع مالکیتی سهامداران در یک نهاد (شرکت یا تعاونی) است و به شکل سهام سرمایه تحقق مییابد که شامل سهام عادی و ممتاز نیز میشود. دارندگان اوراق بهادار عادی معمولاً سود سهام خود را دریافت میکنند و هنگام فروش اوراق بهادار میتوانند از سرمایه سود ببرند (با فرض اینکه ارزش آن سهام افزایش یافته باشد). اوراق بهادار سهام از طریق حق رأی، به دارنده آن این حق را میدهد تا در مدیریت شرکتی که سهامدار آن است نقش داشته باشد. در صورت ورشکستگی شرکت، پس از پرداخت کلیه تعهدات به طلبکاران، این سهامداران فقط در باقیمانده سهم شریک هستند. انواع سهام کدامند؟ سهام عادی: رایجترین برگه اوراق بهادار، سهام عادی است که در بورس اوراق بهادار معامله میشود. سهام دارای دو ارزش اسمی و بازاری است. ارزش اسمی در ایران 100 تومان است اما ارزش بازاری همان قیمتی است که سهام معامله میشود و بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. شما بابت خرید سهام عادی سود ثابت نخواهید داشت. سهام ممتاز(ترکیبی): سهام ممتاز اوراق بهاداری است که علاوه بر ویژگیهای سهام عادی یکسری مزایای مازاد دارد. این امتیازها باید با تایید سایر سهامداران در مجمع شرکت تصویب شود. از جمله این مزایا اختصاص یافتن سود ثابت به سهام ممتاز است یا در صورتی که قرار باشد در مجمع سودی تقسیم شود ابتدا سود سهام ممتاز پرداخت میشود و همچنین در صورت انحلال شرکت سهامداران سهام ممتاز زودتر از بقیه سهامداران به حق و حقوقشان میرسند و …. حق تقدم سهام: فرض کنید شما 1000 سهم از سهام شرکتی را خریداری کردهاید و به اندازه 1000 سهم مالکیت آن شرکت را برعهده دارید. شرکت تصمیم میگیرد افزایش سرمایه دهد آن هم از نوع آورده نقدی به همان میزان که سرمایه خود را افزایش میدهد مثلا 50 درصد باید برگه سهام جدید منتشر کند. دراین صورت پس از افزایش سرمایه شما 1000 سهم را دارید ولی ارزش آن کمتر شده و برای داشتن همان ارزش گذشته و حفظ میزان مالکیتتان در شرکت، به شما حق تقدم خرید برگه سهام جدید آن هم به قیمت اسمی سهام داده میشود. سهام جایزه: گاهی اوقات شرکتی از یکی از راههای افزایش سرمایه (محل سود انباشته و یا تجدید ارزیابی دارایی) اقدام به افزایش سرمایه میکند. در این صورت مثلا شما قبل از افزایش سرمایه 1000 سهم 500 تومانی داشتید. پس از افزایش سرمایه به روشهای ذکر شده، باید شرکت بسته به میزان افزایش سرمایه برگه سهام صادر کند. در آن صورت دیگر قیمت هر سهم 500 نخواهد بود و مثلا 250 تومان میشود. اما برای اینکه حق و سرمایه شما ثابت بماند به شما 1000 سهام عادی دیگر به عنوان جایزه داده میشود. پس سرمایه شما تغییری نخواهد کرد و فقط میزان سهامتان بیشتر میشود که به آن سهام جایزه میگویند. سهام با نام و بی نام: اگر هنگام خرید سهام شرکتی نام مالک آن یا در اصل خریدار آن در ورقه سهم یا در دفتر سهام شرکت، ثبت شده باشد به آن نوع سهام با نام میگویند. اما اگر اسم فرد ثبت نشود، تنها برگه سهام را به خریدار میدهند. سهام بی نام در وجه حامل صادر میشود که البته قابلیت انتقال دارد. با نام بودن سهام امکان ارتباط میان شرکت و صاحبان سهام را آسانتر میکند. سهام نقدی و غیر نقدی: اگر شما در ازای خرید سهام شرکتی پول نقد پرداخت کنید سهام نقدی و در صورتی که برای خرید به جای پول نقد از دارایی دیگری مثل زمین، ملک و … استفاده کنید، سهام غیر نقدی میگویند. اوراق بهادار بدهی اوراق بدهی بیانگر و گواهی پولی است که صادرکننده آن اوراق وام گرفته است و باید بازپرداخت کند، البته با شرایطی که در آن مقدار وام، نرخ بهره و تاریخ سررسید یا تمدید تعیین شده است. اوراق بدهی، که شامل اوراق قرضه دولتی و شرکتی، گواهیهای سپرده و اوراق وثیقهدار هستند، به طور کلی صادرکننده خود را به پرداخت منظم بهره و بازپرداخت اصل آن (صرف نظر از عملکرد صادرکننده) ملزم میکنند، البته همراه با سایر حقوق قراردادی تصریح شده (که شامل حق رأی نیست). این اوراق معمولاً برای مدت معینی صادر میشوند و در پایان، صادرکننده میتواند آنها را بازخرید کند. اوراق قرضه میتوانند با تضمین (یا وثیقه) یا بدون تضمین (یا بیوثیقه) باشند. اوراق قرضه اوراق قرضه، یکی از انواع اوراق بهادار بدهی و یک روش سرمایهگذاری است. در این فیلم آموزشی، مفهوم اوراق قرضه، ساز و کار و چگونگی سرمایهگذاری با استفاده از آن تشریح شده است. اوراق بهادار مشتقه اوراق بهادار مشتقه در حقیقت قراردادهایی مالی هستند که ارزش آنها بر مبنای برخی از کالاها و داراییهای پایه مشتق شده است و به همین دلیل به آنها مشتقه میگویند. این دارایی پایه میتواند هر چیز باارزشی مثل کالا، سهام و… باشد. اوراق مشتقه در بورس یا بازارهای خارج از آن انجام میشود. چهار نوع قرارداد مشتقه رایج امروز به شرح زیر است: قرارداد سَلَف: نوعی قرارداد است که در زمان معامله، خریدار مبلغ را پرداختی میکند، ولی فروشنده آن را در آینده تحویل خواهد داد. قرارداد آتی: در قرارداد آتی، فروشنده و خریدار متعهد میشوند که یک دارایی پایه را در زمان آینده با قیمت مشخصی داد و ستد کنند. در زمان مورد توافق، خریدار باید هزینه مشخص شده در قرارداد را پرداخت کرده و فروشنده باید کالا را تحویل دهد. قرارداد اختیار معامله: این قرارداد دو نوع دارد: اختیار خرید و اختیار فروش. در قرارداد اختیار خرید، به خریدار اختیار (و نه اجبار) داده
صرافی غیرمتمرکز چیست؟
یک صرافی غیرمتمرکز (Decentralized exchange) بستری برای انجام معاملات مالی بهصورت مستقیم و بدون واسطه است. در یک صرافی غیرمتمرکز هیچکس به دارایی کاربران دسترسی ندارد و معاملات بدون دخالت سازمانهای متمرکز انجام میشود. صرافیها نقش حیاتی در بازار ارزهای دیجیتال دارند و بهعنوان مترادفی برای همین بازارها شناخته میشوند. اما مشهورترین صرافیهایی که ما میشناسیم، برخلاف ذات غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال، بهشدت متمرکز هستند. سیستمهای معاملاتی متمرکز میتوانند به داراییهای کاربران دسترسی کامل داشته باشند، در روند معاملات دخالت کرده و حساب هر کاربری را که بخواهند مسدود کنند. تنها راهحل ممکن برای این مسائل صرافیهای غیرمتمرکز هستند. طی چند ماه گذشته، توسعه و ایجاد صرافیهای غیرمتمرکز رونق گرفته است و شاهد ظهور تعداد زیادی از آنها هستیم. در این مقاله مفهوم صرافی غیرمتمرکز و جنبههای مختلف آن را توضیح میدهیم. صرافی غیرمتمرکز چیست؟ صرافی غیرمتمرکز یا DEX، بستری برای انجام معاملات بهصورت غیرمتمرکز است و از بلاک چین و قراردادهای هوشمند برای حذف واسطهها استفاده میکند. با یک صرافی غیرمتمرکز کاربران میتوانند بدون نیاز به واریز ارزهای دیجیتال به کیف پول صرافیها، از داخل کیف پول خودشان معاملات را انجام دهند. وقتی صحبت از خریدوفروش و تبادل ارزهای دیجیتال به میان میآید، ذهنها بهسمت صرافیهایی نظیر بایننس و کوین بیس میرود و این موضوع بیعلت نیست. سهولت استفاده از آنها و محبوبیتشان باعث شده است تا کمتر کسی نیاز به صرافیهای دیگر را حس کند. اما ذات غیرمتمرکز ارزهای دیجیتال با نحوه کار این صرافیها در تضاد است. هک و سرقت و همچنین امکان بلوکهشدن داراییها اصلیترین خطراتی هستند که داراییهای معاملهگران در یک صرافی متمرکز را تهدید میکنند. اما در یک صرافی غیرمتمرکز معتبر که کدنویسی بینقصی داشته باشد، این خطرات دیگر وجود ندارند. در این صرافیها، داراییها مستقیم از کیف پول معاملهگر برداشت میشود و هیچ شخص ثالثی مدیریت ارزها را برعهده نخواهد داشت. برای فعالیت در صرافیهای غیرمتمرکز نیازی به واردکردن اطلاعات شخصی و حساس نیست و تنها با اتصال یک کیف پول میتوانید از خدمات یک DEX استفاده کنید. البته بهدلیل مشکلات فنی که گاهی اوقات برای صرافیهای غیرمتمرکز پیش میآید، پشتیبانی نکردن از همه ارزهای دیجیتال و همچنین مسئله مقیاسپذیری بلاک چینها (کندی تراکنشها)، هنوز بیش از ۹۰٪ حجم معاملات ارزهای دیجیتال روی صرافیهای متمرکز انجام میشود و معاملهگران آنطور که باید فعلاً به صرافیهای غیرمتمرکز اعتماد ندارند. بااینحال، در سال ۲۰۲۰ شاهد رشد چشمگیر در حجم معاملات این صرافیها بودیم و امیدواری زیادی برای آینده این صرافیها وجود دارد. صرافی غیرمتمرکز چگونه کار میکند؟ صرافیهای غیرمتمرکز روی بلاک چینهای آزاد که قابلیت اجرای قراردادهای هوشمند را دارند ساخته میشوند. اتریوم درحالحاضر بزرگترین میزبان صرافیهای غیرمتمرکز است. برای درک نحوه کار صرافی غیرمتمرکز، قبل از هر چیز باید با مفهوم قرارداد هوشمند آشنا شوید. یک قرارداد هوشمند نرمافزاری است که در صورت وقوع شرایطی خاص، یک یا چند دستور خاص را اجرا میکند. این قرارداد روی بلاک چین پیادهسازی میشود و جلوگیری از اجرای آن غیرممکن است. ویژگی اصلی یک قرارداد هوشمند، اجرای قطعی آن است. در حقیقت آنچه که باعث تفاوت قرارداد معمولی و قرارداد هوشمند میشود این است که در قرارداد هوشمند، هیچکس (حتی خود سازنده) نمیتواند مانع از اجرای قرارداد شود و بنابراین برای اجرای آن نیاز نیست که به واسطههای متمرکز اعتماد کنیم. بنابراین، زمانیکه یک قرارداد هوشمند بر روی یک بلاک چینِ آزاد مثل اتریوم اجرا شود، دیگر قابلتوقف نیست و هیچکس نمیتواند جلوی اجرای آن را بگیرد. با قراردادهای هوشمند میتوان برنامهها و پروژههایی را ساخت که بدون هیچگونه واسطه و از کارافتادگی تا ابد به کار خود ادامه دهند. به این برنامهها برنامههای غیرمتمرکز (Dapp) هم میگویند. جدای از جزئیات فنی، در یک صرافی غیرمتمرکز برای انجام یک تراکنش فرایند زیر طی میشود: ۱. معاملهگر کیف پول خود را به صرافی متصل میکند. ۲. سفارش خرید/فروش خود را ثبت میکند. ۳. خریدار/فروشندهای دیگر سفارشی مطابق با سفارش معاملهگر اول ثبت میکند. ۴. داراییها داخل قرارداد هوشمند وارد میشوند، در قرارداد هوشمند مبادله انجام شده و مبلغ به کیف پول خریدار و فروشنده واریز میشود. در برخی از صرافیهای غیرمتمرکز با استفاده از قرارداد هوشمند استخر نقدینگی ایجاد میشود، بهطوری که مشارکتکنندگان میتوانند داراییهای خود را به صرافی اختصاص دهند تا صرافی بتواند با آن داراییها به نیازهای معاملهگران پاسخ دهد. در این روش مشارکتکنندگان هم به سود خوبی میرسند. نوعی دیگر از مبادلات غیرمتمرکز که به آنها اتمیک سواپ (Atomic Swap) گفته میشود، روی انجام معاملات بین زنجیرهای (مثلاً بیت کوین به اتریوم) تمرکز دارند که در صرافیهای غیرمتمرکز معمولی امکانپذیر نیست. صرافی غیرمتمرکزی که درون کیف پول Atomic Wallet وجود دارد، به روش اتمیک سواپ کار میکند. تفاوت صرافی متمرکز و صرافی غیر متمرکز چیست؟ در اکثر صرافی های متمرکز و معتبر، کاربران باید تایید هویت شوند و دارایی های دیجیتال خود را در کیف پول هایی که صرافی ها تعیین کرده اند ذخیره کنند. هدف صرافی های متمرکز راحت تر کردن معاملات بین کاربران، جلوگیری از کلاهبرداری و سو استفاده است. به همین دلیل به صورت کامل کنترل معاملات را در دست دارند. برای مثال شما می توانید به راحتی در یک صرافی متمرکز و معتبر مانند نوبیتکس قیمت ارزهای دیجیتال را مشاهده کنید و در کمترین زمان اقدام به معامله نمایید. چنین ویژگی تنها با کنترل کامل معاملات امکان پذیر است. برای پاسخ به سوال صرافی غیر متمرکز چیست باید گفت اینگونه صرافی ها دقیقا خلاف صرافی های متمرکز عمل می کنند. مدیریت این صرافی ها به صورت تمام خودکار یا نیمه خودکار انجام می شوند و یک پلتفرم مستقل به حساب می آیند. اداره کنندگان این صرافی ها تنها در تصمیم گیری های مهم که با حضور همه اعضای پلتفرم انجام می گیرد می توانند در صرافی غیر متمرکز تغییر ایجاد کنند. مهم ترین تفاوت صرافی متمرکز و غیر متمرکز این است که در صرافی غیر متمرکز دارایی ها یا اطلاعات کاربران در یک سرور مرکزی ذخیره نمی شود و کاربران می توانند به صورت کاملا ناشناس با هم معامله کنند. مزایای صرافی غیر متمرکز؛ معماری توزیع شده و امنیت بیشتر در واقع اصلی ترین مزیت صرافی غیر متمرکز همان معماری توزیع شده و غیر متمرکزی است که از کنترل شدن معاملات توسط یک شخص یا سازمان جلوگیری می کند. علاوه براین می توان به مزایای زیر نیز اشاره کرد. امنیت و مقاومت بالا در مقابل
15 اصطلاح رایج در ارزهای دیجیتال (Cryptocurrency)
هر جامعهای زبان مخصوص به خود را دارد و شاید بکار بردن آن زبان نشانهای از تعلق داشتن به آن جامعه تلقی شود. وقتی وارد یک محیط جدید، صنعت جدید یا جامعه جدید میشویم و مانند افراد محلی آن جامعه صحبت نمیکنیم، فورا به عنوان یک غریبه و فرد تازهوارد شناخته میشویم و شاید این موضوع برای برخی از افراد خوشایند نباشد. در دنیای ارزهای رمزنگاری شده نیز اصطلاحاتی به کار برده میشود که شاید برای برخی از افراد نامفهوم باشد و معنی آنرا درک نکنند، به همین خاطر در این مطلب از سایت بورسینس قصد داریم برخی از اصطلاحات رایج در بازار ارزهای دیجیتال به کار برده میشود را برای شما شرح دهیم. قبلا به خاطر برخی کلمات ناشایست که در اصطلاحات به کار رفته پوزش میطلبیم. 1 – اصطلاح Bag Holder یا Shitcoiners به کسانی گفته میشود که ارز رمزپایه را تا زمانی که کاملا بیارزش شود نگهداری میکنند. معمولا به افرادی گفته میشود که در ارزهای ارزانقیمت که یک پروژه واقعی و معتبر نیستند سرمایهگذاری میکنند به امید اینکه به سودی هنگفت برسند ولی در نهایت تا زمانی که این ارز کاملا ارزش خود را از دست میدهد آنرا نگهداری میکنند. این اصطلاح بیشتر توسط طرفداران بیتکوین به افرادی که به خرید و فروش و نگهداری آلتکوینها اعتقاد دارند گفته میشود. 2 – اصطلاح Shitcoins اصطلاحی که برای کوینهای با ارزش بازار پایین به کار برده میشود. شتکوینز به ارزهای گمنامی گفته میشود که تعداد آنها روز به روز در حال افزایش است و هر روز نیز تعدادی از آنها از بین میروند. 3 – اصطلاح Bitcoin Maximalists به افرادی متعصبی گفته میشود که فقط به بیتکوین باور دارند و برای سایر آلتکوینها ارزشی قائل نیستند. این اصطلاح توسط افرادی که به آلتکوینها اعتقاد بیشتری دارند به افراد طرفدار بیتکوین نسبت داده شده است. اصطلاح دیگر برای این افراد، Bitcoiner است. 4 – اصطلاح BTFD مخفف جمله “Buy the F*cking Dip” است که در بین معاملهگران رایج است. مفهوم این است که کوین مورد نظر را در کف قیمت خریداری کنید. کف قیمت جایی است که انتظار میرود قیمت از آن پایینتر نیاید. برای تشخیص کف احتمالی قیمت، بسیاری از افراد از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. 5 – اصطلاح DYOR مخفف عبارت “Do Your Own Research” یعنی خودت تحقیق کن. وقتی یک نفر پاسخ سوال یا پیشنهادی را میدهد، گاهی از این اصطلاح استفاده میکند تا شخص خواننده صرفا به خاطر گفتههای شخص دست به اقدامی نزند و خود نیز تحقیق کند و به این ترتیب شخص پاسخ دهنده، مسئولیت را از دوش خود برمیدارد. این اصطلاح غیر از حوزه ارزهای دیجیتال، در سایر زمینهها نیز به کار برده میشود. 6 – اصطلاح Exit Scam به ارزهایی گفته میشود که پس از بدست آوردن شهرت کافی، بیت کوینهایی که از سرمایهگذاران بدست آوردهاند را برمیدارند و ناپدید میشوند. این اصطلاح در ICO ها زیاد بکار برده میشود. 7 – اصطلاح Fiat پول رایج کشورها (مانند دلار، یورو، ریال) که توسط دولتها چاپ و توزیع میشود. (Fiat Currency) 8 – اصطلاح FOMO مخفف “Fear of Missing Out” یعنی ترس از دست دادن فرصت. وقتی یک ارز شروع به رشد میکند و معمولا این رشد شارپ و سریع است، معمولا افراد ساده لوح از ترس اینکه فرصت کسب سود را از دست بدهند برای خرید آن ارز هجوم میآورند. برخیها از این ترفند برای اجرای Pump and Dump استفاده میکنند . در Pump and Dump افرادی یک ارز را انتخاب کرده و قیمت آن را بصورت مصنوعی و گروهی بالا میبرند و سایر افراد وقتی میبینند یک ارز بطور ناگهانی شروع به رشد کرده، با تصور اینکه این رشد پایدار است آنرا میخرند ولی در واقع گرفتار یک Pump and Dump گروهی شدهاند و قیمت ارز معمولا به سرعت پایین میآید. 9 – اصطلاح FUD مخفف “Fear, Uncertainty, and Doubt” به معنای ترس، بلاتکلیفی و تردید است. این شرایط احساسی ممکن است در سرمایهگذاران و معاملهگران به دلایل مختلف روی دهد. گاهی اوقات افرادی با انتشار اخبار منفی و شایعاتی مانند کلاهبردار بودن یا هک شدن آن ارز، در تلاش هستند FUD را در ذهن افراد ایجاد کنند. گاهی اوقات هدف از اینکار این است که افراد زیادی شروع به فروش ارز کنند و قیمت ارز پایین بیاید و خودشان خرید کنند. 10 – اصطلاح HODL در اصل همان کلمه HOLD به معنای نگهداری است و اینطور که گفته میشود اولین بار توسط شخصی در فروم Bitcointalk در سال 2013 به کار رفته و عمدا به اشتباه نوشته شده است. پس از آن به کلمهای رایج در بین معامله گران و سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال درآمده است. HODL به معنای نگهداشتن ارز تا رسیدن به کسب سود است و در دنیای ارزهای رمزنگاری شده به وفور دیده میشود که افراد جملاتی نظیر I’m Hodling را بیان میکنند، زیرا اعتقاد دارند قیمت ارز ممکن است الان رشدی نداشته باشد ولی در آینده رشد خواهد کرد. 11 – اصطلاح Lambo کوتاه شده لامبورگینی (خودروی lamborghini) و اصطلاحی است که در بین تریدرها و سرمایهگذاران ارزهای رایج شده است. به دلیل اینکه برخی افراد با ثروت ناشی از افزایش قیمت ارزهای دیجیتال کارهایی مانند خرید لامبورگینی انجام داده بودند این مخفف در عباراتی مانند When Lambo که نشاندهنده اشتیاق به رشد چندبرابری قیمت یک ارز است به کار برده میشود. 12 – اصطلاح Moon کلمه MOON به معنای ماه است. اغلب رشد بسیار زیاد یک ارز را رسیدن به ماه تشبیه میکنند. معمولا زمانی که افرادی برای رشد ارزی که خریداری کردهاند شور و اشتیاق دارند این کلمه و اصطلاحاتی مانند To the Moon یا Mooning را به کار میبرند. بیشتر اوقات این شور و اشتیاق فقط یک توهم و خوشبینی نسبت به آینده است. 13 – اصطلاح pump and dump این اصطلاح را در در یک عبارت میتوان خلاصه کرد: بالابردن مصنوعی قیمت بطور ناگهانی و فروش ارز و خارج شدن از آن. روشی است که در آن، افرادی با هم قرار میگذارند تا در لحظه مشخصی شروع به خرید یک ارز دیجیتال در یک صرافی مشخص کنند و با افزایش تقاضا بطور ناگهانی قیمت ارز را افزایش دهند و بعد در ساعت مشخصی اقدام به فروش کنند. این روشی غیراخلاقی است که متاسفانه این روزها در برخی پلتفرمهای معاملاتی ارزهای دیجیتال در
ترید یا معامله چیست؟
ترید یا معامله، یکی از مفاهیم اصلی اقتصادی است که شامل خرید و فروش کالا و خدمات با پرداخت هزینه آن از خریدار به فروشنده یا مبادله کالا یا خدمات بین طرفین معامله است. ترید یا به انگلیسی «Trade» میتواند در یک اقتصاد بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان نیز صورت بگیرد. شبکهای که ترید را تسهیل میکند، بازار نامیده میشود. در بازارهای مالی، ترید یا معامله به خرید و فروش اوراق بهادار، مانند خرید سهام از بورس اوراق بهادار اشاره دارد و میتواند به صورت مستقیم یا از طریق یک کارگزار انجام شود. این کار نیز به شکل حضوری، تلفنی یا از طریق یک پلتفرم معامله آنلاین امکانپذیر است. در معامله، هدف کلی این است که با خرید در قیمتی پایینتر و فروش با قیمتی بالاتر، معمولا در یک بازه زمانی کوتاه، سود حاصل شود. به چه کسی تریدر یا همان معاملهگر گفته میشود؟ به فردی که در بازار های مالی به خرید و فروش میپردازند تریدر میگویند. افرادی که Trade میکنند به دنبال کسب سود از این خرید و فروش ها یا مبادله ها میباشند. Trader ها در هر صنفی کالای مورد نظر خود را معامله می کنند حال این کالا کالای مصرفی باشد یا طلا و سکه و ارز. به چه روشهایی میتوان ترید را انجام داد؟ از منظر افق زمانی و اهداف، معامله را میتوان به دو صورت کوتاه مدت و بلند مدت در نظر گرفت: روش کوتاه مدت: در ترید کوتاه مدت که همان خرید و فروش روزانه به شمار میرود در کسری از ثانیه یا دقیقه معاملات انجام میشوند. در این روش از نوسانات کوتاه مدت در قیمت دارایی برای کسب سود استفاده میشود. در استراتژی ترید روزانه، لحظه دقیق ورود یا بسته شدن یک موقعیت معاملاتی بسیار مهم است. به همین دلیل گاهی تریدرها موقعیت خود را تنها برای یک یا چند روز باز نگه میدارند. این نوع از معاملات میتوانند بسیار پرسود باشند، اما به طور طبیعی دارای ریسک زیادی نیز هستند. معامله گران با تجربه، شاخصهای فنی سهام را ارزیابی کرده و پیشبینی میکنند که آیا سهام مورد نظر، سود یا ضرر فوری خواهد داشت یا خیر. روش بلند مدت: تریدرهای بلند مدت در معاملات صبر بیشتری نسبت به تریدرهای کوتاه مدت دارند. موقعیتهای معاملاتی این نوع استراتژی، اغلب ماهها و سالها باز میماند. این نوع از تریدرها برای مدت زمان طولانی وارد یک موقعیت معاملاتی میشوند و خود را گرفتار نوسانات کوتاه مدت بازار نمیکنند. از طرف دیگر به خاطر باز ماندن موقعیت معاملاتیشان هزینههای معاملاتی کمتری را متحمل میشوند. تریدرهای بلند مدت باید به دنبال شرکتهایی باشند که سابقه ثبات و رشد قابل قبولی دارند. با اینکه شرکتهای جدید نیز میتوانند گزینه خوبی برای کسب سود در بلند مدت باشند، اما وقتی شرکتی سابقه اثبات شدهای دارد، ممکن است سرمایهگذاری در آن ریسک کمتری به همراه داشته باشد. گزینه مناسب دیگر، سهام شرکتی است که سابقه پرداخت سود سهام دارد؛ به ویژه شرکتی که به طور منظم میزان سود سهامش را افزایش میدهد. یک ترید موفق، نیاز به یک برنامه استراتژیک دارد که شامل مشخص کردن اهداف کوتاه مدت، بلند مدت و میزان سرمایه در دسترس برای انجام معاملات است. به عنوان یک تریدر، یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید برای افزایش شانس موفقیت خود در این بازارها انجام دهید این است که به معامله کردن به عنوان یک کسب و کار نگاه کنید. ترید بینالمللی چه امکاناتی را در اختیار سرمایه گذاران قرار میدهد؟ ترید بینالمللی به کشورها این امکان را میدهد تا بازارهای خود را برای کالاها و خدماتی که ممکن است در کشورشان به آنها در دسترسی نداشته باشند، گسترش دهند. به همین دلیل است که مثلا یک مصرفکننده ایرانی میتواند حق انتخاب خرید اتومبیلی چینی، ایتالیایی یا آلمانی را داشته باشد. درنتیجه معامله بینالمللی، بازارها وارد رقابت بزرگتری میشوند و محصولات با کیفیت بالاتری به دست مصرفکنندگان میرسند. تقریبا هر نوع محصولی را میتوان در بازار بینالمللی پیدا کرد، مواد غذایی، پوشاک، قطعات یدکی، روغن، جواهرات، سهام، ارز و غیره. در این بازارها خدمات نیز معامله میشوند مانند توریسم، بانکداری، مشاوره، حمل و نقل و غیره. اگر محصولی به بازار جهانی فروخته شود، صادرات صورت میگیرد و محصولی که از بازار جهانی خریداری میشود، واردات محصول به آن کشور به حساب میآید. ترید بینالمللی نه تنها منجر به افزایش کارایی میشود بلکه به کشورها این امکان را میدهد تا در یک اقتصاد جهانی مشارکت داشته باشند و فرصت سرمایهگذاری مستقیم خارجی را نیز پیدا کنند. ترید کردن چه مزایا و معایبی دارد؟ مزایا: پتانسیل بالای سود اینگونه معاملات نداشتن محدودیت زمانی، امکانی و تحصیلی جهت ترید برای انجام معامله به امکانات و ابزارهای خاصی نیاز نیست با هر میزان سرمایهای میتوان شروع کرد یکی از بهترین راههای کسب بازده در فضای تورم است تنوع زیادی برای انتخاب ترید وجود دارد معایب: ریسک بالای ترید غیرقابل پیشبینی بودن نتیجه معاملات ترید موفق، نیازمند مهارت و اطلاعات بالایی است که این کار بسیار زمانبر است ترید کردن لحظات پرفراز و نشیبی را در پیش دارد که ممکن است کاری استرسزا باشد این امکان وجود دارد که شما بخشی از سرمایه خود یا کل آن را از دست بدهید انواع Trade ارز های دیجیتال بر اساس استراتژی اگر از زمان انجام ترید صرف نظر کنیم، می توان بر اساس استراتژی های متفاوتی که در هنگام خرید و فروش ارز استفاده می شود، ترید ارز های دیجیتال را به چند دسته مهم تقسیم بندی کرد: Day Trading : معاملات روزانه یا day trading یکی از محبوب ترین روش های ترید است. دلیل این محبوبیت استفاده درست از نوسانات کوچک قیمتی است که در مدت کوتاهی می تواند پر سود باشد. در day trading شما تمامی سهام یا ارز های دیجیتال خریداری شده را در طول یک روز بفروش می رسانید و هیچ ارزی را نگه داری نمی کنید. Swing Trading : اگر در ترید روزانه، شما تمامی معاملات را در پایان روز می بستید. در این نوع ترید (ترید نوسانی) پوزیشن های ایجاد شده را بین دو تا شش روز بعد تا حداکثر دو هفته نگه می دارید. هدف از ترید نوسانی، شناسایی روند کلی و سپس جذب سود با استفاده از این نوع ترید است. این تریدینگ برای چه افرادی پیشنهاد می شود؟ این نوع از ترید برای افرادی که صبوری بیشتری دارند، توصیه می شود. چرا که هر نوسان قیمتی نمی تواند منجر به کسب سود شود بلکه بایستی با بررسی بازار تمامی
مارجین در فارکس (Margin)
مارجین چیست ؟بگذارید مطلب را ساده کنم. شما در معاملات وقتی با 100 دلار (که با اهرم 100 همان 0.1 لات میشود) معامله میکنید در ستونی جداگانه (در پایین متاتریدر)، میزان سود یا ضرر را مشاهده میکنید. ولی دقت کنید که این سود یا ضرر روی حجم معاملاتی شما (همان 100 دلار) کم یا زیاد نمیشود بلکه روی باقیمانده حسابتان که وارد معامله نکرده اید کسر یا اضافه میگردد. بنابراین شما نمیتوانید کل سرمایه تان را وارد معامله کنید چون در این صورت درصورت ضرر (کسر شدن) موجودی در قسمتی که وارد معامله نشده وجود ندارد که بخواهد از آن کسر کند. بنابراین نمیتوان همه موجودی را وارد معامله کرد. به این ترتیب هرگاه وارد معامله ای شوید پول باقیمانده در حساب شما به دو قسمت تقسیم میشود. یک قسمت همان است که نمیتوانید وارد معاملات کنید که به این قسمتمارجين (margin) یا حاشیه اطمینان میگویند. قسمت دیگری هم هست که میتوانید از آن در معاملات دیگر استفاده نمایید (این قسمت به free margin معروف است). فرمول محاسبه مارجین در فارکس مقدار مارجین بسته به کارگزار میتواند متغیر باشد. در حسابهای mini معمولا به ازای هر 0.1 لات (100 دلار) از حدود 100 تا 150 دلار مارجین درنظر گرفته میشود. برای مثال فرض کنید شما حساب مینی 500 دلاری دارید و بروكر شما برای هر 0.1 لات 125 دلار در قسمت مارجین حساب شما میگذارد. در ابتدای کارتان یک معامله با 100 دلار انجام میدهید (که بشود 0.1 لات) حالا جزئیات حساب شما بصورت زیر خواهد بود: مقدار معامله کرده : 100 دلار موجودی : 400 دلار مارجین : 125 دلار فری مارجين : 275 دلار بالانس : 500 دلار با توجه به اینکه حداقل معاملات معمولا 0.1 لات است که معادل بدون اهرم آن 100 دلار میشود. لذا شاید تصور کنید که شما میتوانید با 275 دلاری که در قسمت free margin دارید حداقل 2 معامله دیگر بکنید. ولی شما فقط یک معامله دیگر میتوانید انجام دهید چون وقتی 100 دلار از این قسمت (از 275 دلار) برمیدارید، 125 دلار نیز به قسمت مارجین شما میرود. یعنی در این صورت جزئیات حساب شما میشود: مقدار معامله: 200 دلار موجودی : 300 دلار مارجین : 250 دلار فری مارجین : 50 دلار بالانس : 500 دلار مشاهده میکنید که تنها 50 دلار دیگر باقیمانده که با آن نمیتوان وارد معامله شد. حتی اگر دو معامله شما وارد سود شود و قسمت فری مارجین شما را از 50 دلار به 100 دلار برساند هم نمیتوانید 100 دلار دیگر معامله کنید. چون 125 دلار برای مارجین آن را نداريد. بعدها و در مباحث مدیریت پول متوجه خواهید شد که در حساب 500 دلاری حداکثر یک معامله 0.1 لاتی در یک زمان باید انجام داد، نه بیشتر. میزان ضرر در مارجین، تعریف کال مارجین اما از طرفی دیگر اگر ضرر کنیم چه میشود؟ و چرا کارگزار با چه اعتباری این وام را در اختیار ما قرار میدهد؟ تضمین کننده چنین وامی، سرمایه اولیه شما در بازار خواهد بود. یعنی این اعتبار به این شرط در اختیار شما است که میزان ضرر شما از مبلغ اولیه سرمایهتان بیشتر نشود. به عبارتی دیگر اگر ضررهای شما از میزان اعتبار اولیهتان بیشتر شود، کارگزار کل موجودی شما را برای تسویه ضرر بهعنوان بدهی شما برداشت خواهد کرد. به این حالت، کال مارجین یا لیکویید شدن حساب نیز میگویند. به این ترتیب میتوان گفت که داشتن مارجین یا اهرم به همان اندازه که میتوان خوب و جذاب باشد، میتواند خطرناک نیز باشد و منجر به از دست دادن کل سرمایه شما شود. مارجین لول چیست ؟ در پلتفرمها معمولا عددی عنوان میشود margin level که بصورت درصد عنوان میشود این عدد از تقسیم موجودی (Free margin) بر مقدار مارجین حاصل میشود. لذا تا زمانیکه عدد آن بالای 100% است یعنی هنوز ضررهای شما وارد محدوده مارجین شما نشده است. اما وقتی این عدد به 100% و كمتر آن رسید حالت هشدار کال مارجین خواهد بود یعنی ضررها وارد محدوده مارجین شده اند. البته هم باید ترسید و هم باید بدانید که با استفاده از مدیریت ریسک میتوان از حوادث ناگوار فوق جلوگیری کرد. بهره در مارجین مارجین مورد نیاز شما در معاملات از طرف تامینکنندههای سرمایه مثل بانکها و موسسات اعتباری بزرگ تامین میشوند. یعنی به ازای وامی که شما دریافت میکنید، کارگزار برای تامین وجه نقد مارجین، با تامینکنندههای سرمایه قرارداد موازی امضا میکند تا از لحاظ قانونی مقدار پول مورد نیاز در حساب نیز موجود باشد. تامینکنندههای مالی نیز برای اینکار بهره دریافت میکنند که بر عهده کسی است که مارجین را استفاده میکند. به همین دلیل شما درصورت استفاده از مارجین، باید بهره بانکی آن را هم بپردازید. سررسید در معاملات مارجین در معاملات مارجین تاریخ سررسید وجود ندارد و شما تا زمانی که بخواهید و نیاز داشته باشید میتوانید با پرداخت بهره، معامله خود را باز نگه دارید. اما باید همیشه حواستان به مقدار ضرر در معاملاتتان باشد. اگر میزان ضرر شما به اندازه موجودی شما نزدیک شده باشد و نیاز دارید که همچنان معامله خود را باز نگهدارید، با افزایش موجودی اولیه خود میتوانید ریسک کارتان را کاهش دهید. مزایای معاملات مارجین امکان سود بیشترنداشتن مالیات امکان معاملات دوطرفه نداشتن سررسید برای تسویه معایب معاملات مارجین ریسک بیشتر در معاملات عدم مالکیت فیزیکی دارایی پرداخت بهره برای دریافت مارجین تفاوت معاملات مارجین با حالت عادی در حالت عادی اگر شما یک سهم یا یک دارایی را در بازار خریداری کنید، مالک آن دارایی هستید. زیرا هزینه آن دارایی را پرداخت کردهاید و دیگر به کسی بدهکار نیستید. اما در مارجین چون شما برای معاملات خود به نوعی وام گرفتهاید، پس در قبال خرید آن دارایی خود را بدهکار کردهاید. لذا مالکیت دارایی نیز برای شما نیست. مثل هر وامی که میگیرید، مارجین را هم باید در انتهای معاملهتان تسویه کنید. درواقع در معاملات مارجین، شما تنها ارزش دارایی را معامله میکنید و مالک آن نیستید. این نوع معاملات به معاملات CFD نیز مشهور است. به دلیل اینکه شما مالک دارایی مورد معامله نیستید، پس مالیاتی هم برای آن نمیپردازید.
اظهارنامه گمرکی چیست؟
اظهارنامه گمرکی در حقیقت اظهار نمودن کالاهای وارداتی و صادراتی به گمرک است. برای ترخیص کالا از گمرک، اظهار نامه گمرکی WCO) World Customs Organization) لازم است. اظهارنامه گمرکی در پروسه ترخیص کالا، یک تعهد حقوقی است که مسئولیت آن کاملا با اظهار کننده است، در واقع هر کالایی که به گمرک کشور وارد یا خارج می شود باید اظهار نامه گمرکی داشته باشد. اظهارنامه گمرکی در حقیقت اظهار نمودن کالاهای وارداتی و صادراتی به گمرک است. در ترخیص کالا از گمرک، ابتدا صاحب کالا، کالای خود را اظهار می کند، یعنی اینکه گمرک نمی داند محموله و بسته صاحب کالا چیست؟ در مرحله اول می خواهد که خود صاحب کالا، آن را معرفی کند، بعد از آن گمرک به بررسی اظهارات رسیدگی می کند و اگر مشکلی در اظهارات نباشد و تعداد، ماهیت و ارزش کالا مطابق با اظهارنامه باشد مجوز ترخیص کالا، صادر و بارگیری کالا امکانپذیر میشود. بر اساس ماده (۵۹) قبول کالا در انبارها و اماکن گمرکی و ترخیص کالا، زمانی امکانپذیر است که اظهارنامه گمرکی به گمرک تحویل داده شده باشد. تنظیم اظهار نامه گمرکی، توسط مالک کالا و یا نماینده او یا دلال گمرک انجام می شود. مالک کالا می تواند اظهار نامه گمرکی را شخصا یا از طریق نماینده قانونی خود تنظیم کند. از طرفی هم اداره گمرک به دلال گمرک اجازه داده تا کالا را از جانب اشخاص ثالث ترخیص کند. صاحب کالا یا نماینده او و یا دلال گمرک، باید اظهار نامه گمرکی را در دو نسخه تنظیم و با قید تاریخ و امضا به ضمیمه سیاهه خرید (فاکتور)، گواهی مبدا، اسناد بانکی، پیش فاکتور، فهرست عدلبندی و سایر مجوزها به گمرک تحویل دهد. به طور کلی کالاها برای صادرات و واردات به سه دسته زیر تقسیم می شوند: 1. مجاز 2. مشروط 3. ممنوع کالاهای مجاز، شامل کلیه کالاهایی می شوند که برای واردات و صادرات آنها در صورت رعایت ضوابط و مقررات گمرک نیازی به اخذ مجوز ندارند. کالاهای ممنوعه، کالاهایی هستند که واردات یا صادرات آنها از کشور ممنوع بوده و جرم تلقی میگردد. واردات مشروبات الکلی از هر نوع، واردات تصاویر مستهجن به هر صورتی(فیلم، عکس و …) واردات کالاهایی که با عفت عمومی جامعه مغایرت دارند ممنوع میباشد. کالاهای مشروط، کالاهایی که برای صادرات و یا واردات آنها باید از یک یا چند سازمان موافقت نامه دریافت کرد. کالاهای مشروط کالاهایی هستند که یا مصرف کننده نهایی به آنها نیاز دارد و برای حمایت وی و کاهش قیمت کالا در بازار به میزان مشخصی اجازه واردات صادر میگردد. و یا برای حمایت از تولید ملی بصورت کالای اولیه صنایع و یا مواد اولیه صنایع مجوز واردات آن به کشور صادر میگردد. کالای مشروط معمولاً به مجوز سازمانهای بازرسی گمرک و سازمان صنایع وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت نیاز دارد. قوانین صادره برای ورود کالای مشروط جدای از قوانین عمومی گمرک میباشند و لزوم اخذ گواهی استاندارد و باقی روال واردات کالا طبق دستور العمل های جاری درباره کالاهای مشروط اعمال خواهد گردید. نکته : برای ترخیص کالا ، اظهارنامه گمرکی که تسلیم گمرک گردیده از لحاظ انطباق مندرجات اظهارنامه با اسناد کالا و همچنین انطباق محتویات بسته کالا با مفاد اظهارنامه بررسی گردیده و تنها در صورتی که مغایرتی وجود نداشته باشد پروانه گمرکی و جواز ترخیص صادر خواهد گردید. مراحل انجام اظهارنامه گمرکی جهت تنظیم اظهارنامه گمرکی، در ابتدا باید اطلاعات خود را وارد کنید. شرکتی که کالا را وارد میکند، تمامی اطلاعات مربوط به کالا و همچنین بهای کالا را حساب کرده و وارد میکند. سپس باید پذیرش اظهارنامه گمرکی صورت گیرد، پس از پذیرش اظهارنامه در مرحله بعد کنترل های گمرکی صورت می گیرد و باید گفت که در این مرحله ،کالا به صورت فیزیکی ارزیابی می شود پس از ارزیابی، ارزیاب نسبت به متن اظهارنامه و کنترل وجوه پرداختی و دیگر مقررات اقدام کرده و بعد از پایان این کنترل ها، متن اظهارنامه را امضاء خواهد کرد و سپس آن را به کارشناس سرویس ارزیابی تحویل می دهد. کارشناس مزبور نیز در صورت صحت اظهار، اظهار نامه را امضاء و به رئیس سرویس ارزیابی تحویل خواهد داد، و به همین ترتیب رئیس سرویس ارزیابی ، شماره ارزیابی تعیین شده توسط سیستم را توسط شماره عطف و کد اظهار کننده که در متن اظهار نامه نوشته شده و یا از طریق شماره ثبت اظهار نامه فراخوانی می کند و به وسیله ی رایانه به ارزیابی سیستمی آن مبادرت می نماید و بعد از آن به صورت دستی در محل مربوطه (قسمت (ب) اظهار نامه) وارد و اظهار نامه را امضاء می کند و به واحد صندوق و صدور پروانه ارسال می کند. همانطور که گفته شد پس از ارزیابی سیستمی و امضاء اظهار نامه توسط رئیس سرویس ارزیابی، اظهار نامه و فیش بانکی به صندوق تحویل داده می شود. صندوقدار ابتدا اظهار نامه مربوطه را از سیستم فراخوانی و مبلغ فیش ارائه شده را با مبلغ محاسبه شده توسط سیستم در خانه ۴۷ اظهار نامه مطابقت می دهد و در صورت تائید، رسید صندوق را بر اساس اطلاعات مندرج در خانه های اظهار نامه در رایانه تکمیل، کنترل و تائید می نماید. پس از آن فیش بانکی از اسناد جدا و نسبت به چاپ پروانه گمرکی اقدام می شود. پروانه چاپ شده بوسیله مسئول صندوق مهر و امضاء شده، شماره آن در دفتر مربوطه وارد میگردد سپس با اخذ رسید به صاحب کالا تحویل داده می شود. بعد از این مرحله ترخیص کالا امکان پذیر است. اما چنانچه محموله وارداتی یا صادراتی اظهار شود و اظهارات با محتویات محموله همخوانی نداشته باشد، گمرک با توجه به مقدار تفاوت اظهارنامه با محموله، اقدام به جریمه می کند. همچنین در صورتی که کلا اظهارکننده کالا با قصد پرداخت عوارض کمتر، اقدام به استفاده از تعرفه های دیگر می کند ، باید جریمه های سنگینی را پرداخت نماید. طبق اطلاعیه ای که توسط گمرک جمهوری اسلامی ایران صادر گردیده است: از اول اردیبهشت ماه سال ۹۲، به منظوراستاندارد سازی اسناد، اعمال مدیریت ریسک، شفاف سازی اسناد تجاری، ارزیابی و کنترل های حین ترخیص و پس از ترخیص و موارد دیگر، اسناد ضمیمه اظهارنامه های گمرکی در صورتی پذیرفته خواهد شد که اطلاعات مربوط به مشخصات کالا، مطابق با فرمت های استاندارد شده بین المللی به گمرک اظهار شود. و اظهارنامه باید شامل تمامی موارد مانیفست، پیش فاکتور، سیاهه خرید و فهرست عدلبندی
اینکوترمز (Incoterms)
اینکوترمز یک کلمه مرکب است که از ترکیب سه کلمه انگلیسی International Commercial Terms به معنی اصطلاحات بینالمللی بازرگانی تشکیل شده است و به صورت گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد. این اصطلاحات برای تفکیک هزینهها و مسئولیت ها بین فروشنده و خریدار استفاده میشوند. اینکوترمز به مسائل مرتبط با حمل کالا از فروشنده به خریدار پاسخ میدهد. مسائلی شامل حمل کالاها، ترخیص کالاها، واردات و صادرات کالاها، اینکه چه کسی مسئول پرداخت میباشد و اینکه ریسک جابجایی و انتقال کالا در مراحل مختلف حمل بر عهده چه کسی میباشد. اصطلاحات مختلف اینکوترمز معمولاً با ذکر مکان های جغرافیایی مورد استفاده قرار میگیرد نه عناوین مرتبط با جابجایی. اینکوترمز توسط اتاق بازرگانی بینالمللی Internationa Chamber Of Commerce تهیه و تدوین شده است. اینکوترمز به چهار گروه زیر با اصطلاحات وابسته به هر گروه تقسیم شده است: گروه E: تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ (Ex Works (named place تحویل در محل کار (محل تعیین شده) «تحویل در محل کار» به معنای آن است که فروشنده کالا را در محل خود (کارگاه، کارخانه، انبار و غیره) در اختیار خریدار قرار میدهد و همینجا وظیفهاش به پایان میرسد. به خصوص وی مسوولیتی در مورد بارگیری کالا بر روی وسیله نقلیهای که خریدار فراهم کرده یا ترخیص کالا برای صادرات ندارد مگر آن که جز این توافق شده باشد. خریدار کلیه هزینهها و خطرات ناشی از بردن کالا از محل کار فروشنده به مقصد مورد نظر را متحمل میشود لذا این اصطلاح بیانگر حداقل تعهد برای فروشنده است. این اصطلاح نباید هنگامی که خریدار قادر نیست به طور مستقیم یا غیرمستقیم تشریفات صادرات را انجام دهد مورد استفاده قرار گیرد. در چنین شرایطی باید از تحویل به حمل کننده (FCA) استفاده شود. گروه F: تحویل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأ (FCA (Free Carrier تحویل به حمل کننده (محل تعیین شده) «تحویل به حمل کننده» به معنای آن است که تعهد فروشنده به تحویل، هنگامی که وی کالا را برای صدور از گمرک ترخیص و در محل یا نقطه تعیین شده در اختیار حمل کنندهای میگذارد که خریدار تعیین کرده است به اتمام میرسد. اگر نقطه دقیقی از سوی خریدار مشخص نشده باشد، فروشنده میتواند نقطهای را در محل یا محدودهای که کالا در اختیار حمل کننده قرار خواهد گرفت انتخاب کند. (FAS (Free Alongside Ship تحویل در کنار کشتی (بندر بارگیری تعیین شده) «تحویل در کنار کشتی» به معنای آن است که وظایف فروشنده در مورد تحویل هنگامی به پایان میرسد که کالا در بندر بارگیری تعیین شده روی اسلکه یا دوبهها قرار گیرد. یعنی آن که از این لحظه به بعد خریدار باید کلیه هزینهها و مسوولیت فقدان یا خسارت وارده به کالا را تقبل کند. در اصطلاح FAS خریدار ملزم به ترخیص کالای صادارتی است. هنگامی که خریدار نمیتواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم تشریفات صدور را انجام دهد این اصطلاح را نباید به کار برد. (FOB (Free On Board تحویل روی عرشه ( بندر بارگیری تعیین شده ) «تحویل روی عرشه» به معنای آن است که وظیفه فروشنده در مورد تحویل کالا هنگامی به پایان میرسد که کالا در بندر حمل تعیین شده از نرده کشتی گذشته باشد. یعنی این که از این نقطه به بعد خریدار باید کلیه هزینهها و مسوولیت فقدان یا خسارت وارده به کالا را تقبل کند. اصطلاح FOB فروشنده را به ترخیص کالای صادراتی ملزم میکند. این اصطلاح را فقط میتوان برای حمل دریایی یا آب راه داخلی به کار برد. در مواقعی که نرده کشتی کاربرد عملی ندارد از قبیل حمل با کشتیهای رو ـ رو با کانتینریه کار بردن اصطلاح FCA «تحویل به حمل کننده» مناسبتر است. گروهC: تحویل کالا در مبدأ به خریداربا پرداخت کرایه حمل (CFR (Cost and Freight هزینه و کرایه حمل (بندر و مقصد تعیین شده) «هزینه و کرایه حمل» به معنای آن است که فروشنده باید هزینهها و کرایه حمل مورد نیاز برای آوردن کالا به بندر مقصد تعیین شده را بپردازد، ولی مسوولیت فقدان یا خسارت وارده به کالا همچنین هر گونه مخارج اضافی ناشی از حوادث بعد از تحویل روی عرشه، از زمانی که کالا از نرده کشتی در بندر بارگیری میگذرد از فروشنده به خریدار منتقل میشود. اصطلاح CFR فروشنده را ملزم می سازد که کالا را برای صدور ترخیص کند این اصطلاح را فقط برای حمل دریایی و آب راه داخلی میتوان به کار برده در مواقعی که نرده کشتی کاربرد عملی نداشته باشد، مثل مواقع حمل با کشتیهای رو ـ رو یا کانتینر، استفاده از اصطلاح CPT (کرایه حمل پرداخت شده تا) مناسبتر است. (CIF (Cost, Insurance and Freight هزینه، بیمه و کرایه حمل (بندر مقصد تعیین شده) «هزینه، بیمه و کرایه حمل» به معنای آن است که فروشنده وظایفی شبیه به CFR (هزینه و کرایه حمل) دارد، مضاف بر این که باید برای خطراتی که خریدار را در مورد فقدان یا خسارت وارده بر کالا در خلال حمل تهدید میکند بیمه دریایی تهیه کند فروشنده قرارداد بیمه را منعقد میکند و حق بیمه را میپردازد. خریدار باید توجه داشته باشد که تحت اصطلاح CIF فروشنده فقط ملزم به گرفتن حداقل پوشش بیمهای است. اصطلاح CIF فروشنده را ملزم به ترخیص کالا برای صدور میکند. این اصطلاح را فقط میتوان برای حمل دریایی و آبراه داخلی به کار برد. در مواقعی که نرده کشتی کاربرد عملی نداشته باشد از قبیل حمل کالا با کشتیهای رو ـ رو با کانتینر استفاده از اصطلاح CIP (حمل و بیمه پرداخت شده) مناسبتر است. (CPT (Carriage Paid To کرایه حمل پرداخت شده تا (مقصد تعیین شده) «کرایه حمل پرداخت شده تا» به معنای آن است که فروشنده کرایه حمل کالا تا مقصد تعیین شده را میپردازد. مسوولیت فقدان یا خسارت وارده بر کالا، همچنین هر گونه هزینههای اضافی ناشی از حوادثی که برای حمل کننده رخ میدهند از زمانی که کالا تحت نظارت حمل کننده در آمد از فروشنده به خریدار منتقل میشود. «حمل کننده» یعنی هر شخصی که اجرا یا فراهم کردن مقدمات اجرای حمل از نوع راه آهن، جادهای، دریایی، هوایی، آبراه داخلی، با حمل مرکب را در یک قرارداد حمل تعهد میکند. در صورتی که از حمل کنندگان دیگری هم برای حمل کالا به مقصد توافق شده استفاده شود، با تحویل کالا به اولین حمل کننده مسوولیت