سرمایهگذاری ارزشی
28 آوریل 2021 2021-04-23 17:30سرمایهگذاری ارزشی
سرمایهگذاری ارزشی
سرمایهگذاری ارزشی (به انگلیسی Value Investing) به طور ساده انتخاب کردن و خرید سهامی است که قیمت آنها از ارزش ذاتیشان پایینتر است.
سرمایهگذاران ارزشی فعالانه به دنبال سهامی هستند که فکر میکنند ارزش بازار آنها بسیار دست کم گرفته شده و جای رشد زیادی دارد. آنها اعتقاد دارند که بازار نسبت به به اخبار خوب و بد بیش از حد واکنش نشان میدهد و همین موضوع باعث میشود قیمت سهمهای مختلف تناسب خاصی با سودآوری بلندمدت و وضعیت بنیادی آن شرکت نداشته باشد.
این واکنش بیش از حد نشان دادن بازار، قیمتها را به سطح خوبی رسانده و فرصتهای فوقالعادهای برای خرید سهام با قیمت پایین به وجود میآورد.
احتمالا وارن بافت معروفترین سرمایهگذار ارزشی دنیاست؛ اما افراد دیگری مانند بنجامین گراهام، استاد و مربی وارن بافت، دیوید داد، چارلی مانگر، کریستوفر براون و ست کلارمن نیز وجود دارند که به عنوان سرمایهگذار ارزشی شناخته میشوند.
سرمایهگذاری ارزشی چگونه انجام میشود؟
مفهوم اولیه سرمایهگذاری ارزشی بسیار ساده است: اگر شما ارزش واقعی این سهم را بدانید و آن سهم در قیمتی بسیار پایینتر حراج شده باشد، میتوانید با خرید آن در زمانی که قیمت پایینی دارد، مقدار زیادی از پول خود را حفظ کرده و در آینده نیز سود کنید.
مثالی که برای این موضوع زده میشود این است که چه شما یک تلویزیون را در حراج و چه به قیمت اصلی خریداری کنید، یک تلویزیون یکسان با صفحهنمایش هماندازه خواهید داشت.
قیمت سهام نیز به همین شکل کار میکند، قیمت هر سهم میتواند حتی در صورت تغییر نکردن ارزش یک شرکت، بالا و پایین شود.
درست مانند یک تلویزیون، ممکن است گاهی اوقات به دلیل تغییرات عرضه و تقاضا قیمت سهم تغییر کند؛ اما در چیزی که شما بابت آن پول میدهید تغییری ایجاد نشده و شرکت مورد نظرتان هنوز هم بسیار ارزش است.
درست مانند خریداران باهوش تلویزیون که اعتقاد دارند اصلا منطقی نیست که وقتی یک تلویزیون چند بار در سال به حراج گذاشته میشود، قیمت کامل آن را پرداخت کنند؛ سرمایهگذاران ارزشی زرنگ نیز میدانند سهام نیز به همین صورت کار میکند.
نکته مهم اینجاست که سهام بر خلاف تلویزیون در زمانهای مشخص مثل جمعه سیاه و یا با تبلیغات فراوان به حراج گذاشته نشده و یک سرمایهگذار باهوش باید این مواقع خودش دست به کار شود.
تمام فرآیند سرمایهگذاری ارزشی شامل پیدا کردن اینگونه سهام در حراج و خریدن آنها پایینتر از ارزش ذاتی و همینطور نگهداشتنشان به صورت بلند مدت است تا به سود رویایی خودشان دست پیدا کنند.
P/B نسبت قیمت به ارزش دفتری
P/B محاسبه نسبت قیمت بازار سهم به ارزش داراییهای یک شرکت است. اگر قیمت سهم از داراییهای شرکت کمتر باشد، یعنی سهم به ارزش واقعی خود نرسیده و مناسب سرمایه گذاری ارزشی است.
P/E یا نسبت قیمت به درآمد
P/E نسبت قیمت به میزان کل درآمدهای یک شرکت است. این نسبت به هر میزان که کم باشد به همان مقدار سهم ارزش بیشتری پیدا میکند. البته این نسبتها در صنایع مختلف، متفاوت است. برای مثال نسبت P/E برای یک شرکت غذایی شاید در محدوده زیر ۳۰ مناسب باشد، ولی برای گروه پالایشی پایینتر از این محدوده مناسبتر باشد.
حاشیه امنیت
بر اساس میزان ریسکی که هر سرمایهگذار ارزشی میتواند تحمل کند، خود را در حاشیه امنیت قرار میدهد. این فضایی است سرمایهگذار برای خطاهای احتمالی و جلوگیری از ضرر در نظر میگیرد و در صورتی که تحلیلهایش درست نباشد، با استفاده از حاشیه امنیت میتواند ضرر خود را کاهش دهد.
اعتقاد نداشتن به بازار کارا
فرضیه بازار کارا میگوید که قیمت فعلی سهم، تمام واقعیتها و اطلاعات مورد نیاز یک سهم را منعکس میکند و سرمایه گذاری ارزشی به این فرضیه اعتقادی ندارند. سرمایهگذاران ارزشی باور دارند که سهمهای مختلف میتوانند به دلایل متفاوتی دارای قیمتی بیشتر و یا کمتر از ارزش ذاتی خودشان باشند.
تصمیمگیری شخصی و پرهیز از دنبالهروی
سرمایهگذاران ارزشی بر خلاف جهت رود شنا میکنند. آنها فرضیه کارا بودن بازار را رد میکنند. زمانیکه دیگران در حال خرید سهم هستند، میفروشند و زمانی که همه در حال فروش هستند، میخرند! زیرا سرمایهگذاران ارزشی فقط به دنبال ارزش ذاتی سهام هستند. به همین خاطر جلوی وسوسه شدن خودشان را میگیرند و به دنبال عموم مردم راه نمیافتند.
ارزش ذاتی سهام چگونه تعیین میشود؟
در بیشتر مواقع، بازار به اخبار خوب و بد واکنش بیش از انتظار نشان میدهد. این واکنشها منجر به نوسان قیمت سهام میشوند؛ نوساناتی که با اصول بنیادی بلندمدت شرکت همخوانی ندارد و قیمت سهم را به سطح خوبی برای خرید میرساند. در این میان فرصتی برای سرمایهگذار به وجود میآید تا با خرید سهم در قیمت پایین و در موقعیت مناسب، سود کسب کند.
مشکلی که در استفاده از استراتژی سرمایه گذاری ارزشی وجود دارد، تعیین ارزش ذاتی است. معیارها و روشهای مختلفی برای تعیین ارزش ذاتی سهم وجود دارد. به عنوان مثال دو سرمایهگذار ارزشی با داشتن اطلاعات مشابه از یک شرکت، ممکن است ارزش متفاوتی روی سهام آن بگذارند. تعیین ارزش ذاتی سهام یک کار کاملا پیچیده و تخصصی است که در سلسله مباحث تحلیل بنیادی به آن پرداخته میشود و سرمایهگذاران ارزشی باید با این مباحث آشنا باشند.
مزیت های سرمایه گذاری ارزشی
سود این نوع سرمایه گذاری بالاست ولی نقد شوندگی آن کمتر از روشهای دیگر سرمایه گذاری است. با توجه به ریسک پایین این نوع سرمایه گذاری، طرفداران زیادی برای آن وجود دارد.
مزیت دیگر این نوع سرمایه گذاری، نیاز به تخصص کمتر برای فروش است. ازآنجاییکه ارزش جنس یا سهام خریداریشده بالاتر است، مشتری شاید دغدغه زیادی برای خرید نداشته باشد. چهبسا معاملههای ارزشی وجود داشته که لحظاتی پس از امضا قرارداد، مشتری جدیدی پیداشده که ارزش کالا را درک کرده و پول بیشتر برای آن پرداخت کرده است.
چه دلایلی سبب کم شدن ارزش واقعی سهم میشود؟
به دلایل متعددی قیمت یک سهم از ارزش ذاتیاش پایینتر میآید که در ادامه برخی از فاکتورهای مهم در این زمینه را با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد.
حرکات هیجانی بازار و ذهنیت گلهای
منظور از حرکات هیجانی مواقعی است که افراد بدون توجه به مسائل بنیادین و تحت تاثیر جو روانی بازار اقدام به سرمایهگذاری میکنند. در این شرایط افراد وقتی ببینند یک سهم در حال رشد است با این تفکر که از بازار جا نمانند شروع به خرید میکنند و برعکس در شرایطی که یک سهم در حال ریزش است یا کلیت بازار منفی است، به جای آن که منتظر بازگشت بمانند، از ترس ضرر کردن شروع به فروش داراییهای خود میکنند. این رفتارهای هیجانی به قدری شایع است که روی قیمت کلی سهام تاثیر میگذارد و باعث رشد و افت شدید آن میشود.
سقوط بازار
در شرایطی که بازار دچار حباب قیمتی شده باشد، ثباتی وجود ندارد. در این حالت بازار به رشدی غیر قابل باور میرسد، سرمایهگذاران به وحشت میافتند و نتیجه آن اصلاح عمیق بازار است. در این زمان به دلیل وجود جو منفی، سهمها حتی به قیمتی پایینتر از ارزش ذاتی خود نزول میکنند. در این شرایط، افرادی که رویکرد سرمایه گذاری ارزشی را انتخاب کرده باشند، دست به خرید میزنند تا در آینده به سود برسند.
توجه معاملهگران
عرضههای اولیه بسیار مورد توجه هستند و رشد بالایی دارند. این در حالی است که معمولا این دسته از سهام ارزش بازار کوچکی دارند. با این حال، برای سرمایهگذاران جذاب هستند و سبب میشوند که اکثر سرمایهگذاران به یک شرکت قدیمی با ارزش، با پتانسیل سودآوری بالا که سالها است در بورس عرضه شده توجه کمتری داشته باشند. در بعضی از موارد، این شرکتها صرفا به خاطر این که فعالان بازار به آنها توجه نمیکنند تا مدتها زیر ارزش ذاتی خود معامله میشوند.
اخبار بد
اگر شرکتی ارزش بنیادی داشته باشد در هر حالتی و با هر اتفاقی ارزش خود را از دست نمیدهد. ممکن است مدتی بخاطر برخی مشکلات، مثل شکایت و دادگاه و… خبرهای بدی در حواشی سهم باشد و این اخبار سبب کاهش قیمت سهم شود اما بعد از مدتی بازگشت قیمت حتمی است. سرمایه گذاری ارزشی افق دید بالایی دارد، به همین دلیل افراد با این رویکرد در این مواقع میتوانند سهامی را که در بلندمدت بسیار با ارزش است، با قیمتهای خیلی خوب و پایین خریداری کنند.
نوسانات وضعیت شرکت
نوسانات یا بالا و پایین شدن چرخه اقتصادی یک شرکت، در نهایت منجر به کاهش موقتی فروش و درآمد یک کسب و کار میشود. این نوسانها میتواند باعث ایجاد رفتارهای هیجانی شود و هرچند وقت یک بار بازار را تکان دهد. این موضوع ممکن است به طور موقت قیمت سهام یک شرکت را کاهش دهد، اما در بلند مدت تاثیری روی ارزش آن نخواهد داشت.
پنج اصلی که در این روش باید بدانیم:
اصل اول: شرکتها دارای ارزش ذاتی هستند.
ایده اساسی این است که اگر شما ارزش واقعی چیزی را بدانید و در مواقع تخفیف قیمتی آن را بخرید میتوانید پول زیادی را برای خود صرفهجویی کنید. سهام شرکتها در طول زمان دچار افزایش و کاهش تقاضا میشوند و این باعث نوسان قیمتی میشود.
اصل دوم: به حاشیه امنیت و توسعه آن اهمیت دهید.
هرچه بتوان سهمی را باقیمتهای پایینتری از ارزش ذاتی خریداری نمود در افتهای احتمالی ضرر کمتری خواهید داشت و بالعکس در رشدهای احتمالی سود بیشتری خواهید نمود. بنیامین گراهام که به پدر استراتژی سرمایه گذاری ارزشی معروف است، زمانی سهمی را میخرید که به دوسوم ارزش ذاتی خود و یا کمتر رسیده بود.
اصل سوم: فرضیه بازار کارا اشتباه است.
این سرمایه گذاران، فرضیه بازار کارا را قبول ندارند. طبق فرضیه بازار کارا، قیمت در همه حال تمامی مطالعات مربوط به شرکت را در خود لحاظ کرده است. آنها معتقدند سهام شرکتها برخی اوقات به زیر ارزش ذاتی می رسد. این اتفاق ممکن است به علت رکود رخ دهد.
اصل چهارم: سرمایه گذاران موفق پیرو جمع نیستند.
سرمایه گذاران ارزشی برخلاف جریان شنا میکنند. آنها وقتی همه خریدارند میفروشند و یا کنار مینشینند و وقتی همه فروشنده هستند، خریدارند و یا سهم خود را نگه میدارند. آنها از خریداری سهمهای رایج و جنجالی بازار خودداری میکنند چون معمولاً گران هستند و برعکس به سهمهایی نظر دارند که در بازار افت داشتهاند.
اصل پنجم: سرمایه گذاری نیازمند تلاش و صبر است.
این روش، یک استراتژی بلندمدت است. گاهی اوقات لازم است سالها صبر نمود. همچنین بکارگیری آن تا حدودی یک هنر است و انتخاب سهم مناسب چندان آسان نیست. شما باید صبر داشته باشید و سعی نمایید به فلسفه سرمایه گذاری خود پایبند باشید هرچند در مواقعی نیز پول از دست بدهید.
همچنین گاهی اوقات شما تصمیم به سرمایه گذاری در یک سهم بنیادی دارید اما چون قیمت آن بالاست لازم است صبر کنید تا قیمت آن پایین بیاید. نکته دیگر اینکه اگر سهمی باقیمت مناسب پیدا نمیکنید، باید صبر پیشه کند و خرید خود را تا زمان مناسب به تعویق اندازید.
چگونه سهام ارزشی انتخاب کنیم؟
برای انتخاب سهمهایی با زیر ارزش ذاتی دو گام اساسی وجود دارد:
- تهیه لیست اولیه شامل سهمهایی که با معیارهای اساسی شما مطابقت دارد و میخواهید در مورد آنها تحقیق کنید.
- تحلیل دقیقتر آن سهمها با بررسی اطلاعات مالی آنها.
در گام اول اطلاعات مختلفی ازجمله صورتهای مالی میاندورهای، قیمت سهم، تعداد سهام شرکت، سود هر سهم و اخبار پیرامون شرکت و صنعت، سهامداران عمده و معاملات اخیر آنها و … را جستجو میکنیم.
در گام دوم با استفاده از تحلیل بنیادی به بررسی دقیق تر شرکت ها می پردازیم. البته بکارگیری نسبتهای مالی پر کاربرد پی بر ای، در این روش کارآمد است.
بررسی میزان درآمد هر سهم و مقایسه آن با سال های پیشین نیز می تواند دید خوبی به سرمایه گذار بدهد. این نوع سرمایه گذاران به تحرکات خرید مدیران و سهامداران عمده نیز توجه می کنند.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری ارزشی
هرچند سرمایه گذاری ارزشی اگر بهدرستی انجام شود یک روش کم ریسک بهحساب میآید، باز هم احتمال از دست دادن سرمایه در آن وجود دارد. این بخش ریسکهای کلیدی این روش و چگونگی کاهش آنها را بررسی میکند.
قرار دادن محاسبات بر روی اعداد و ارقام اشتباه
ازآنجاکه تصمیمات این نوع سرمایه گذاری مبتنی بر تحلیل صورتهای مالی است، لازم است که این محاسبات بهدرستی انجام شود تا به یک سرمایه گذاری ضعیف و از دست دادن پول و یا از دست دادن فرصتهای سرمایه گذاری عالی دچار نشویم.
نادیده انگاشتن سود و یا زیان شدید
طی برخی از سالها، ممکن است شرکتها سودها و زیانهای بزرگ و غیرمعمولی را به دلیل حوادث طبیعی، تغییر ساختار سازمانی و یا پروندههای حقوقی تجربه کنند.
هنگام محاسبات باید این شرایط غیرمعمول مالی را از معادلات حذف کرد تا درک بهتری از عملکرد شرکت در شرایط معمولی به دست آورد.
ضمناً توجه داشته باشید که اگر شرکتی زیان غیرمنتظرهای طی چند سال گزارش کرد، آن شرکت دچار مشکلات شدید مالی است.
غفلت از معایب تحلیل نسبتهای مالی
گرچه استفاده از نسبت های مالی برای بررسی سلامت شرکت مفید است اما باید به این نکته توجه کنیم، روش های مختلفی برای محاسبه آن ها وجود دارد و نتایج یکسانی برای آن وجود ندارد.
روشهای مختلف حسابداری در شرکتهای مختلف مقایسه نسبتهای مالی شرکتها را با مشکل مواجه میسازد.
سرمایه گذاری بیشازحد بر روی یک سهم
وقتی بیشازحد از سهمیخرید نکنیم درواقع ضرر بالقوه ناشی از عملکرد ضعیف آن سهم را کم کردهایم. یکی از اصول زیربنایی این روش، حفظ یک حاشیه امنیت در سرمایه گذاری است. به این منظور نباید سهمی را باقیمت بیش از دوسوم قیمت ذاتی آن خریداری کرد.
عدم متنوع سازی
در این روش، تک سهم شدن نفی می شود و توصیه می شود سبد سهام متنوع چیده شود. سرمایه گذاران ارزشی معروف در مورد تعداد سهم موجود در پرتفوی تا سی سهم را هم توصیه نمودهاند.
گرچه با بالا رفتن تعداد سهم احتمال کسب بازدهی نزدیک به شاخص افزایش مییابد اما فرصت کمتری برای بررسی و رصد دقیقتر سهمهای خود خواهید داشت.
گوش دادن به احساسات خود
نادیده گرفتن احساسات در هنگام اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری و خرید یک سهم خاص بسیار سخت است. مهمتر اینکه بعد از خرید هم کاهش قیمت ممکن است شما را به فروش سهم اغوا کند. تاثر از احساسات، سودآوری شما را به خطر میاندازد.
سرمایه گذاری ارزشی یک استراتژی بلندمدت است و مثلا وارن بافت یک سهم را برای مدت تقریباً نامحدود خریداری میکرد. او میگوید من سهم را با این فرض خرید میکنم که فردا بازار بسته میشود و پنج سال بعد باز میشود.
مقایسه نکردن شرکتها با شرکت های مشابه
مقایسه سهم یک شرکت با سهم رقبا، یکی از راههایی است که سرمایه گذاران در این روش، برای تحلیل سرمایه گذاریهای بالقوه از آن استفاده میکنند. بااینحال باید توجه داشت که شرکتها از روشهای مختلف حسابداری استفاده میکنند.
اگر پی به ای دو شرکت را باهم مقایسه میکنید باید اطمینان حاصل کنید که هر دو از یک روش برای محاسبه پی به ای استفاده میکنند. همچنین شما نمیتوانید شرکتی را با شرکتی در صنعت دیگر مقایسه نمایید. پس باید توجه نمود در مقایسهها دچار اشتباه نشویم.
فروش در زمان نادرست
حتی اگر در تحلیل و خرید سهم بهخوبی عمل کرده باشیم اگر در زمان نادرستی سهم را بفروشیم کل استراتژی به شکست میانجامد. یکی از این زمانهای نادرست زمانی است که بازار وحشتزده است و قیمتها پایین میآید. زمان ایده آل برای فروش سهم زمانی است که سهم به بالاتر از ارزش ذاتی خود رسیده است.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه مسائل پیرامون انواع سرمایه گذاری و بازار بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.