تفکر سیستمی نیز یک ابزار تشخیصی است. همانطور که در زمینه پزشکی، درمان پس از تشخیص کامل انجام می شود. به این معنا که، تفکر سیستمی یک رویکرد منضبط برای بررسی کامل تر و دقیق برای مشکلات است.
تفکر سیستمی اغلب شامل مشاهده رویدادها یا داده ها، به منظور شناسایی الگوهای رفتار اضافی، به سطح ساختارهای زیربنایی است که این رویدادها و الگوها را هدایت می کند. با درک و تغییر ساختارهایی که به خوبی به ما خدمت نمی کنند، می توانیم انتخاب های موجود را به خوبی گسترش دهیم و راه حل های رضایت بخش تر و بلندمدت تری برای مشکلات مزمن در زندگی و در سازمان کاری مان ایجاد کنیم.
به طور کلی، دیدگاه تفکر سیستمی مستلزم کنجکاوی، وضوح، شفقت، انتخاب درست و شجاعت است. این رویکرد به مشاهده کامل تر یک وضعیت و تشخیص ارتباط ما با دیگران تمایل دارد و افراد را به سمت حل مسائل و مشکلات هدایت می کند.

چرا از تفکر سیستمی استفاده کنیم؟

تفکر سیستمی با گسترش تفکر و کمک به بیان مشکلات به شیوه های جدید و متفاوت، طیف وسیعی از گزینه های موجود برای حل یک مشکل را گسترش می دهد. در عین حال، اصول تفکر سیستمی، ما را آگاه می سازد که هیچ راه حل کاملی وجود ندارد و تمامی انتخاب هایی که انجام می دهیم بر سایر قسمت های سیستم تأثیر خواهد گذاشت. در تفکر سیستمی با پیش بینی های درست، تا حدودی می توانیم مشکلات را کاهش دهیم. بنابراین تفکر سیستمی به ما امکان انتخاب آگاهانه را می دهد.
تفکر سیستمی همچنین برای بیان داستان های جذابی که نحوه عملکرد یک سیستم را توصیف می کنند، ارزشمند است.